در این اقتباس ادبی دیستوپیایی، یک زن جوان شجاع برای آب شیرین در اتحادیه اسکاندیناوی می جنگد، منطقه ای که به دلیل فاجعه زیست محیطی و حکومت نظامی سرکوبگر خشک شده است...
کارآگاه خصوصی جوسی وارس خسته است. در کارش، در زندگی اش و در دنیا، که فقط عجیب و بی رحم است. وقتی دختر جوان کرتو به قتل رسیده و خانوادهاش وارس را استخدام میکنند، بیحوصلگی به هیجان تبدیل میشود...
سال ها پیش ، پسری به نام نیکولا پس از اینکه والدینش در یک سانحه رانندگی کشته می شوند ، یتیم شده و خانواده های روستا برای تصمیم گیری درباره آینده با یکدیگر ملاقات می کنند ، آن ها پس از تعامل با یکدیگر به نتیجه می رسند که هیچ خانواده ای تا ابد نمی تواند از او مراقبت کند ولی تصمیم میگیرند تا هر یک سال یک خانواده از او مراقبت کند ، نیکولا نیز برای قدردانی هر سال اسباب بازی هایش را به کودکان خانواده میزبان هدیه می دهد و اینگونه نیکولا تبدیل به بابانوئل میشود!