در اواسط بازیهای المپیک 1988 سئول، یک تعقیب و گریز با ماشین در خیابانهای سئول اتفاق میافتد، زیرا گروهی با استعداد از رانندگان نوزاد، معروف به "تیم عالی سانگدونگ"، شروع به کشف فساد میکنند..
لی یونگ (Shin Min-A) و سو جین (Lee Yoo-Young) دوستان صمیمی هستند که هردو در رشته ورزشی شنا مشغولند و برای مسابقه المپیک درحال تمرین هستند . اما یک روز وقتی هردو در یک ماشین بودند ، تصادفی صورت میگیرد که بخاطر آن لی یونگ حافظه خود را از دست میدهد و سوجین ناپدید میشود تا اینکه…
لی یون (Lee Dong Wook) ، روباهی نُه دم که قابلیت تبدیل شدن به انسان را دارد و اکنون وارد شهر شده و میان آدم ها زندگی میکند ، این درحالیست که نام جی آه (Jo Bo Ah) کارگردان نترسی است که از حضور این روباه باخبر شده و تلاش میکند تا آن را شکار کند. از طرفی ، لی رانگ (Kim Bum) برادر لی یون مدت هاست که میان انسان ها زندگی میکند اما همیشه احساس تحقیر توسط انسان ها را دارد و با ظاهری خوب به مردم نزدیک شده و بدترین بلاها را بر سرشان می آورد و…
کانگ گو بی، علاقه فراوانش به قهوه باعث می شود در کافه ای که متعلق به پارک سوک است، یک باریستا (قهوه چی) شود. او از این طریق در مورد قهوه، آدم ها و زندگی تجربه کسب میکند…
چا یو ری (Kim Tae Hee) مادری است که 5 سال پیش فوت شده است و حالا روح او طی یک پروژه ای به مدت 49 روز به زندگی دوباره بازمیگردد. در همین حال، جو کانگ هوا (Lee Kyu Hyung) یک جراح است که بعد از فوت همسرش اخلاقش عوض شده، تا اینکه دوباره همسرش چا یو ری در مقابل او ظاهر میشود…
چا یو هان (جی سونگ) دکتر بیهوشی نابغه ای است که به سبب نبوغ فراوانش شخصیتی بسیار متکبر دارد؛ اغلب به او لقب دکتر “ده ثانیه ای” داده اند چرا که میتواند بیماری شخص را سریعا بیابد! برخلاف او کانگ شی یونگ (Lee Se-Young) که در همان مرکز بیهوشی کار می کند شخصیتی بسیار گرم و ذهنی هوشمند دارد و با دقت به بیماران خود گوش می دهد. افراد با درد حاد یا مزمن مرموز به بیمارستان می آیند و در آنجا چا یو هان و کانگ شی یونگ سعی می کنند علل دردشان را پیدا کنند…
سریال داستانِ زندانیا و افسرو صاحب منصبای زندان رو نشون میده. پارک هسو (افسانه دریای ابی) یه بازیکن بیس باله ستاره س که یه شبه محکوم میشه و یونگ کیونگ (نه گمشده) زندانبانِ نخبه ایه، ایشون میاد پارک رو داخلِ زندان دنبال میکنه و داستانِ گوناگونِ هم زندونیش رو روایت میکنه بیست و چهار تا پوستر شخصیتی برای منتشر شده . جونگ کیونگ-هو وقتی اسمِ طرف رو بردن همه چیو درموردش دونست و هیجان زده میشه. اوه! یه بمب درحالِ حاضر به کار افتاده …