فیلم داستان "وایولت مارکی" و "تئودور فینچ" را روایت می کند، که یکدیگر را ملاقات کرده و زندگی هم را برای همیشه تغییر می دهند. همانطور که با زخم های عاطفی و جسمی گذشته خود می جنگند، آنها گرد هم می آیند، با کشف اینکه حتی کوچکترین مکان ها و لحظات می تواند به معنای چیزی باشد ...
این فیلم داستان یک وکیل به نام "رابرت" را به تصویر میکشد که تصمیم میگیرد علیه یک شرکت بزرگ تولید مواد شیمیایی که باعث ایجاد آلودگی و صدمات زیادی به محیط زیست شده است، یک پرونده ایجاد کند و در مقابل این شرکت بیاستد. اما …
یک گروه بزرگ از مشتریان کتابخانه مرکزی که بیشتر آنها بی خانمان هستند، در طول یک جبهه ی سرد وحشیانه و شدید که در حال رسیدن به شهر سینسیناتی واقع در اوهایو می باشد، متوجه می شوند که تمام پناهگاه های اضطراری پر شده اند. به علت نزدیک بودن جبهه ی سرد، این گروه که توسط مردی به نام جکسون رهبری می شود تصمیم می گیرند تا در زمان بسته شدن از این کتابخانه ی عمومی بیرون نروند و در انجا پناه بگیرند. همچنان در انجا بمانند. اما در ادامه، حرکتی که در ابتدا به عنوان یک اعتصاب و اشغال به دور از خشونت و همچنین یک نافرمانی مدنی شروع شده بود، به سرعت با پلیس ضد شورش محلی مواجه می شود. در این میان، پلیس ضد شورش نیز به وسیله ی یک مذاکره کننده ی بحران بسیار جدی و یک وکیل منطقه ای زرنگ و دانا که جاه طلبی های سیاسی بزرگی دارد، رهبری می شوند. تمام این ها در حالی است که دو کتابدار این کتابخانه در میان این دو گروه گیر افتاده اند…
پائول یک پرستار بیمارستان پس از دزدیده شدن و گروگانگیری همسرش ، به ناچار باید یک مضنون به قتل را از بیمارستان فراری دهد و با همکاری وی همسرش را نجات دهد. اما…