جسیکا قبل از کریسمس بهم میخورد. او پنج کارت کریسمس میفرستد که بر بهترین دوستش، برادرش، خالهاش، یک ستاره پاپ، و معلم سابق موسیقی/ویولنسلش تأثیر میگذارد و با پسر مجرد و عکاس او ملاقات میکند.
این رمان عاشقانه تعطیلات بر اساس داستان باورنکردنی در مورد اهدا کننده عضو، کریس دمپسی و دریافت کننده عضو، هدر کروگر است که توسط یک عمل جراحی پیوند به زندگی یکدیگر وارد شدند که منجر به یک عاشقانه معجزه آسا شد.
یک دختر و پسر جوان به نام لوک (اسکات ایستوود) و سوفیا (بریت رابرتسون) و با یکدیگر آشنا شده و عاشق هم می شوند. این دو پس از مدتی با یک مرد (آلن الدا) که تصادف کرده آشنا می شوند که اتفاقا او هم دورانی برای خودش عاشقی بوده و با دیدن این دو، یاد عشق سابقش میافتد و ...
تحقیقات درباره سرقتی که منجر به قتل شده است باعث بروز سلسله اتفاقاتی می شود که افسر پلیس لس آنجلس "الدن پری" را وادار می کند روشهای خشن خود را زیر سوال ببرد...
ماجرای فیلم در مورد دو دوست است که با هم به ورزش بوکس می پردازند و به صورت حرفه ای پیش می روند تا جایی که برای مسابقات به لاس وگاس رفته و در نهایت کار به جایی می رسد که برای مبارزه در مقابل هم قرار می گیرند ...
وقتی تیم آماتور هاکی آلاسکا در چالشی بزرگ می پذیرد که با تیم بزرگ نیویورک مسابقه دهد،تمام مردم شهر باید اختلافهایشان را کنار بگذارند و به عنوان یک شهر کوچک در مرکز یه اتفاق تلویزیونی قرار بگیرند...
هنگامی که برادران "مِنِندز" در تلویزیون ملی به خاطر قتل وحشیانه پدر و مادر خود در بورلی هیلز محاکمه شدند، داستان قتلشان تبدیل به دغدغه ی تمام مردم آمریکا شد...
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...
داستان سریال درباره یک زوج جوان به نامهای «بیلی» و «کدی» است که برای دنبال کردن زندگی رویاییشان به شهر Bakken در داکوتای شمالی نقل مکان می کنند. استخراج نفت توسط کمپانی «بریجز» جان تازه ای به شهر داده و بیلی هم به دنبال فرصت به کمپانی بریجز ملحق می شود. ولی چه بسا سرمایه دار بی رحم کمپانی «هاپ بریگز» مجبورشان می کند که هر چی در توانشان هست را وسط بگذارند حتی ازدواجشان را و...