هیلن لویس، استاد شطرنج پرشور و با روحیهای جنگجو که به "نانا" معروف است، همراه با نوههایش سفری جادهای را آغاز میکند تا از او در مسابقات قهرمانی ایالتی حمایت کنند.
داستان عاشقانه عجیب و غریب حول محور ازدواج غیرمنتظره و زندگی زناشویی نامتعارف یک بیوه 26 ساله و برادر شوهر مرحومش، یک متخصص قلب و عروق 30 ساله خوش تیپ ...
مکس یک پسر جوان تنها و به تازگی یتیم است که اغلب توسط همکلاسی هایش مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. یک شب پس از پذیرش جرأت، مکس در یک عمارت مرموز سرگردان می شود، جایی که با بزرگ زامبونی، یک جادوگر عجیب و غریب آشنا می شود...
زندگی برای سوزان، دو فرزندش و دوست پسر جدیدش راسل خوب است. اما زندگی ناگهان تغییر می کند وقتی او متوجه می شود که دوست پسر کاملش یک فروشنده مواد مخدر است.
این فیلم داستان وان سیگرت (ویلسون)، قاتلی سریالی را دنبال میکند که قربانیان خود را از بین میبرد زیرا معتقد است که آنها از زندگی خود راضی نیستند. او در طول سفر خود با زنی به نام فرین (گاروفالو) آشنا می شود که به او علاقه مند می شود. فرین به وان کمک می کند تا از دست پلیس فرار کند، اما ...
Gia کودکی زیبا، در خانواده ای نا به سامان زندگی می کند. با زیبائی اش در بزرگسالی مدل می شود اما مدت عمر یک مدل کوتاه است او باید با دوران افول هم زندگی کند…
"روزنا" بر اثر بیماری قلبی رو به مرگ می باشد و تنها آرزویی که دارد این است که در کنار دخترش خاک شود، آن هم در قبرستانی که کاملاً پر شده. قبرستان هم قابل گسترش نمی باشد، زیرا کسی که صاحب زمین جنب قبرستان هست قصد فروش ندارد....
«جک اسليتر» (شوارتسنگر)، مأمور ويژه، گروهي از افراد پليس را از اطراف آسمان خراشي دور مي کند و در پشت بام ساختمان با قاتلي به نام «ريپر» (نونان) که پسر کوچک او را گروگان گرفته، درگير مي شود. کمي بعد معلوم مي شود همه ي اين ماجراها در يک فيلم «آرنولد شوارتسنگر» به نام «جک اسليتر 3» جريان داشته که در سينمايي پرت به نمايش درآمده است...
«جک لوکاس» (بريجز) گوينده ي يک برنامه ي راديويي پس از آن که مي فهمد يکي از شنوندگان برنامه اش تحت تأثير حرف هاي او آدم کشته، کارش را رها مي کند و الکلي مي شود. شبي که «جک» قصد خودکشي دارد، مرد بي خانماني به نام «پري» (ويليامز) که قبلا استاد دانشگاه بوده، نجاتش مي دهد و مي گويد که مأموريت دارد «جام مقدس» را پيدا کند.
یک مدیر تبلیغات که به نقطه شکست خود رسیده است، خود را در یک آسایشگاه روانی می بیند که در آن حرفه اش در واقع با کمک بیماران بیمارستان شروع به رونق می کند...
«جودا رزنتال» (لندو)، چشم پزشکي که مورد احترام خانواده، دوستان و هم کارانش است، در خفا با «دولورس» (هيوستن) رابطه دارد. «دولورس» که از پنهان کاري خسته شده، تهديد مي کند که رابطه شان را بر «ميريام» (بلوم)، همسر «جودا» آشکار خواهد کرد. «جودا» نگران و دستپاچه با ترغيب برادرش که با تبهکاران در ارتباط است، به کشتن «دولورس» رضايت مي دهد.
برنادت پیترز در این فیلم کنایه آمیز بر اساس مجموعه داستان های کوتاه تاما جانوویتز که صحنه هنری مرکز شهر نیویورک در دهه 1980 را تعریف می کرد، بازی می کند.
یک مامور مخفی عاشق یک همسر مافیا می شود که به تازگی بیوه شده است و به دنبال شروع دوباره زندگی خود است. اما او همچنین توسط یکی دیگر از پادشاهان مافیا که او را برای خود میخواهد تعقیب می شود ...
پسر بچه ي دوازده ساله اي به نام «جاش باسکين» (ماسکو)، در يک کارناوال از ماشين آرزو مي خواهد که بزرگ شود. پس از شبي توفاني، «جاش» بيدار مي شود و خود را يک مرد سي و پنج ساله (هنکس) مي يابد...
داستان در مورد یک جوان با استعداد است که همیشه آرزو داشته با موفقیت بزرگی در زندگی اش دست یابد. او در اولین روز کاری اش اخراج می شود و متوجه می شود که آن شغل و آن دخترها راحت بدست نمی آیند. سپس با عمویش که یک شرکت چند میلیون دلاری را اداره می کند، ملاقات می کند و...
داستان این سریال کمدی در مورد دو زن جوان است که شانسشون رو از دست دادن و در یک ناهار خوری به عنوان پیشخدمت مشغول به کار میباشند. این دو دختر رابطه ی دوستانه ای با هم برقرار میکنن و تصمیم میگیرن که پولهاشون رو جمع کنن و خودشون یک کافی شاپ کوچیک بزنن.واسه همین برای جمع کردن پول شروع به تلاش کردن و انجام کارهای مختلف میکنن و…
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...