آنا ماریا دالی خواهر کوچکتر سالوادور دالی است و رابطه صمیمی با او دارد. هر دو از فضای آزاد و هنرمندانه اسپانیا لذت میبرند و با هنرمندان بزرگی مانند لورکا و بونوئل در ارتباط هستند...
این مستند به روایتِ "سیدنی پولاک" و به همراهِ منتقد فیلم "ریچارد اسچیکل" به بررسی اطلاعات ارزشمندِ یکی از چهره های برجسته سینما "چارلی چاپلین" می پردازند...
نیویورک، دهه ی ۱۸۷۰٫ وکیلی به نام «نیولند آرچر» (دی لوییس)، با «می ولاند» (رایدر)، دختر خانواده ی متنفذ «مینگوت» نامزد می شود. «آرچر» می خواهد عروسی هر چه سریعتر برگزار شود، اما از طرف دیگر هر روز بیشتر مجذوب دختر عمه ی «می»، «الن اولسنکا» (فایفر) می شود.
در یک مهمانی شلوغ در خانه ی یکی از ستاره های معروف به نام "مارینا" فرده دیگری از طریق سم کشته می شود ، بنظر میرسد سم باید در نوشیدنی مارینا ریخته می شد ولی خانم مارپل فکر دیگری دارد تا اینکه ..
«جودا رزنتال» (لندو)، چشم پزشکي که مورد احترام خانواده، دوستان و هم کارانش است، در خفا با «دولورس» (هيوستن) رابطه دارد. «دولورس» که از پنهان کاري خسته شده، تهديد مي کند که رابطه شان را بر «ميريام» (بلوم)، همسر «جودا» آشکار خواهد کرد. «جودا» نگران و دستپاچه با ترغيب برادرش که با تبهکاران در ارتباط است، به کشتن «دولورس» رضايت مي دهد.
داستانی حماسی از عشق، خیانت، حسادت، دزدی، قتل و ... که در زمان تاج گذاری شاه چارلز دوم اتفاق میفتد. دختری جوان به نام "پانتیا" عاشق مردی خوشتیپ شده که پانتیا را از دست شوهر بی رحمش نجات داده و او را در یک دوئل منصفانه به قتل میرساند .
استیو هاوارد، یک مدیر فروش بریتانیایی که در میدلسکس انگلستان زندگی می کند، برای دور شدن عاطفی از ازدواجش با همسرش فرانسس، با یک مسافر جوان به نام الا پترسون رابطه عاشقانه برقرار می کند. اما زمانی که الا به اتاقی در خانه استیو و فرانسس نقل مکان می کند، او باید ماهیت واقعی رابطه خود را با الا به هر قیمتی مخفی نگه دارد...
"الک لیامز" جاسوس بریتانیایی که درجنگ سرد به آلمان شرقی فرستاده شده است.او از بازگشتن سر باز می زند و تصمیم می گیرد به ماموریت دیگری روبرو شود که ممکن است آخرینش باشد...
«دكتر جان ماركوى» دانشمند مردم شناسى كه درگير انجام آزمايش هايى براى شناخت انواع پديده هاى ماوراءالطبيعى است، همراه دو زن كه تجربياتى در زمينه احضار ارواح دارند – « الينور» و «تيودورا» – راهى يك خانه اعيانى 90 ساله در نيوانگلند میشوند كه به پناهگاه ارواح و اهريمنان شهرت دارد ...
چارلز جوان و با استعداد لندن را به قصد آکسفورد ترک می کند. آشنایی او با لرد سباستین زندگی هر دو جوان را تغییر می دهد.در یکروز افتابی سباستین چارلز را با خود به عمارت خانوادگی می برد.ملاقات چارلز با خواهر و مادر کاتولیک چارلز و دوستی با سباستین سرآغاز کشمکشی از عشق ،دوستی، تعهد، عشق ممنوعه ، تقدیر و مذهب می شود.کشمکشی که تا سالها ادامه می یابد…