در روزهای سقوط استالین و پس از مرگ او، وزرای هم دست و تیم اصلی او نیز کنترل خود را از دست میدهند. برخی از آنها متمایلاند تا تغییرات مثبتی در روسیه انجام شود و برخی دیگر نیز انگیزههای شومی در سر دارند. اما در بین تمام این جریانات نیز یک مسئله مشترک وجود دارد، آن هم این است که همهی آنها در تلاش برای ادامه زندگی خود هستند و…
"دین" هجده ساله باهوش و خوش تیپ است، اما احساس می کند توسط خانواده اش تحت فشار است. برای رسیدن به چیزهایی که می خواهد، او هویت فردی دیگر را بدست آورده و وارد زندگی سطح بالاتری می شود...
در فرانسه قبل از انقلاب، یک زن جوان اشرافی که به دلیل ناآرامی های سیاسی در کشور بی پول مانده است، باید انتقام سقوط خانواده اش را با دزدیدن یک گردنبند گرانبها بگیرد...
داستان واقعی “باربارا دالی” دختری زیبا که با مردی بالاتر از سطح خود به نام “بروکس بیکلند” ازدواج می کند. تنها فرزند آنها به چشم پدر خود یک انسان شکست خورده است. همانطور که او بزرگ می شود به مادر تنهای خود نزدیک تر می شود دانه های یک تراژدی کاشته می شود ...
در اوایل قرن بیستم، شاه نیکلاس دوم و همسرش شاهینا الکساندرا ،" راسپوتین" راهب دیوانه را به دادگاه سلطنت خود می کشاند و معتقد است که می تواند فرزند بسیار بیمار خود را درمان کند. اما علیرغم ادعای ارتباط ویژه با خدا،" راسپوتین" رفتارهای بی نظیر و ناسازگار را نیز به نمایش می گذارد که تهدید می کند خانواده سلطنتی را از درون فاسد کند. در همین حال، وضعیت سیاسی در خارج از دیوارهای کاخ، به طور فزاینده ای فراگیر می شود...
دکتر کلگری از یک سفر به خانه برمی گردد و به دنبال یک مسافربر می گردد که دو سال قبل او را برای بازگرداندن دفترچه آدرس مرد به او داده بود. او متوجه می شود که این مرد به خاطر قتل مادرش اعدام شده است.
دکتر هو، یک کاوشگر بیگانهی مسافر زمان، توسط مردمش، اربابان زمان، فرستاده میشود تا شهری کوچک در انگلستان را از حکومت استبدادی نژادی از موجودات گدازهای بیگانه به نام شالکا آزاد کند.
داستان سریال در مورد زوج جوانی است که یک مزرعه را به ارث می برند و یک زندگی تازه را شروع می کنند. اما زندگی آنها در این منطقه ی دور افتاده از انگلستان باعث به وجود آمدن اتفاقات عجیب و فراطبیعی می شود که ازدواج آنها را به خطر می اندازد و…
چارلز جوان و با استعداد لندن را به قصد آکسفورد ترک می کند. آشنایی او با لرد سباستین زندگی هر دو جوان را تغییر می دهد.در یکروز افتابی سباستین چارلز را با خود به عمارت خانوادگی می برد.ملاقات چارلز با خواهر و مادر کاتولیک چارلز و دوستی با سباستین سرآغاز کشمکشی از عشق ،دوستی، تعهد، عشق ممنوعه ، تقدیر و مذهب می شود.کشمکشی که تا سالها ادامه می یابد…