جوایز : برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 87 جایزه و نامزد دریافت 194 جایزه دیگر.
جرج تیموتی کلونی (به انگلیسی: George Timothy Clooney) (زادهٔ ۶ مه ۱۹۶۱ در ایالت کنتاکی) بازیگر، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان آمریکایی برندهٔ جایزه اسکار و گلدن گلوب است. جرج کلونی در سال ۲۰۰۵ برای فیلم سیریانا جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد. در سال ۲۰۱۳ موفق شد جایزه اسکار بهترین فیلم را، برای تهیهکنندگی فیلم آرگو دریافت نماید.
جرج تیموتی کلونی، در سال ۱۹۶۱ در شهر لکزینگتون، کنتاکی ایالات متحده آمریکا و در خانوادهای مشهور، در زمینه تجارت و هنر، متولد شد. پدرش نیک کلونی، مجری رادیو و تلویزیون بود. اگرچه وی علاقه زیادی به تحصیل نداشت، دوران دبستان و دبیرستان خود را، در لکزینگتون گذراند و برای تحصیلات دانشگاهی به شمال کنتاکی رفت. کلونی، در سال ۱۹۷۹ وارد دانشگاه شمال کنتاکی شد و شروع به تحصیل در رشته روزنامهنگاری نمود. وی در سال ۱۹۸۱ به یکباره دانشگاه را رها کرد و سال بعد بهمنظور تکمیل تحصیلات، وارد دانشگاه سینسینتی شد؛ که در آنجا نیز در دریافت مدرک ناموفق ماند.
پس از رها کردن دانشگاه، توسط پدرش به کار گویندگی در شبکه تلویزیونی ایامسی مشغول شد، که اولین شغل او محسوب میشد. در همان سال همچنین پسرخالهاش، میکل فریر نیز، بهمنظور تهیهکنندگی فیلم کوتاهی، دربارهٔ اسبهای مسابقهای به شهر لکسینگتون رفته بود، که در این فیلم جرج به ایفای نقش پرداخت. به این ترتیب جرج کلونی، وارد عرصه بازیگری شد و با این نقش، استعداد خود را در این زمینه نشان داد. از سویی دیگر با کار در تلویزیون، توانست راه خود را در رشته بازیگری باز کند و اولین نقش خود را در سریال تلویزیونی اتاق اورژانس، که از برنامههای پربیننده تلویزیون آمریکا بود، اجرا کرد و مورد توجه همگان قرار گرفت.
وی در سال ۱۹۸۲ راهی لسآنجلس شد، اما یک سال بیکار بود. اولین کار رسمی او در لس آنجلس، کار در شرکت تجاری ژاپنی پاناسونیک بود. در سال ۱۹۸۴ جرج کار سینما را با اجرای نقشی در یک فیلم بازی کرد، که نتوانست به مرحله پخش برسد؛ اما توجه تهیهکنندگان را به خود جلب کرد. او سپس به بازی در فیلمهای سینمایی علاقهمند شده و احساس موفقیت در این عرصه را کرد.
او در فیلمهای یک روز خوب با خارج از دید در کنار جنیفر لوپز در سال ۱۹۹۸، از طلوع تا غروب، ای برادر کجایی و طوفان کامل که عمومأ فیلمهایی اکشن بودند، او را به بالاترین درجات موفقیت و شهرت رساند. در سال ۲۰۰۰ به عنوان یک هنرپیشه فعال، در هالیوود معرفی شد. جرج کلونی در سال ۱۹۹۰ با تالیا بالسام ازدواج کرد، که پس از ۳ سال از او جدا شد. از سال ۱۹۸۴ تا سال ۱۹۹۵ بیشتر فعالیتهای جرج کلونی در زمینهٔ بازی در مجموعههای تلویزیونی بوده است.
گاهی احساس می کنیم بسیار خوش بخت هستیم و زندگی مان بهترین است، اما ناگهان اتفاقی تمام تصوراتمان را بر هم می زند. و این درست اتفاقی است که برای «مت کینگ» افتاد. او که نسبتا همسر و پدری بی تفاوت بود گمان می برد که زندگی فوق العاده ای دارد و هیچ چیز بهتر از این نمی شود. اما روزی همسرش در یک حادثه و در اثر تصادف با قایق به شدت مجروح می شود و به کما می رود. مت مجبور است بیشتر به دو دخترش برسد و در خلال این ماجرا با فرزندانش صمیمی تر می شود...
در میان قاتلان تنها جک یک پیشه ور حرفه ای است . هنگامی که یکی از ماموریت هایش در سوئد برای این مرد آمریکایی بیش از آنکه تصورش را می کرد سخت تمام می شود تصمیم می گیرد که ماموریت بعدی او آخرین کارش باشد . ماموریت توسط یک زن بلژیکی به نام ماتیلدا اداره می شود . جک هنگامی که به ایتالیا برای انجام ماموریت می رود با زنی به نام کلارا رابطه برقرار می کند و …
این انیمیشن درباره یک روباهی که زندگی جنگلی خودش را با شکار مرغ ها ، دزدیدن بوقلمون ها و …میگزراند. او میبایست روزهای وحشیگریش را کنار بگذارد و بهترین کارهای یک پدر نمونه را انجام دهد: مسئولیت پذیر باشد.او خیلی سرکش ، مستبد و وحشی است.او فقط میخواهد "یک بار دیگر وحشی گری کند" اما …
یک گزارشگر، سعى مى کند بعد از شکست در ازدواجش ، خودش را در رمان هاى جنگى گم کند ، تا وقتی که با نماینده یک نیروى نظامى مخصوص مواجح مى شو د تا راز موجودیت بشر را آشکار کنند، واحد نظامى روانى که ،هدف شان از آنجایى که ما مى دانیم پایان دادن به جنگ است . بنیانگذار واحد گم مى شود و ردپاها ما را به سرباز جانى مى رساند که مى خواهد ماموریت گروه را نابود کند تا خود از بین نرود و …
کمدین معروف ادی ایزارد از طریق تأثیرات اولیه - از دست دادن مادرش در سنین جوانی قبل از اینکه با برادرش به مدرسه شبانه روزی فرستاده شود تا رابطه نزدیک او با پدرش برقرار شود...
دالوت، مينه سوتاي شمالي، دهه ي 1920. «داج کانلي» (کلوني) کاپيتان پا به سن گذاشته ي يک تيم فوتبال امريکايي است که به دليل مشکلات مالي در شرف از هم پاشيده شدن است. «داج» براي نجات تيم، ستاره ي جديد فوتبال، «بولت رادفورد» (کراسينسکي) را به خدمت مي گيرد که اضافه بر قابليت هاي ورزشي ظاهرا سابقه اي هم به عنوان قهرمان جنگ جهاني اول دارد. خيلي زود «کانلي» و «رادرفورد» به خبرنگاري به نام «لکسي ليتلتن» (زلوگر) نظر پيدا مي کنند. حالا «کانلي» بايد هم «لکسي» را به دست آورد و هم تيم را حفظ کند...
«مایکل کلایتون» (جرج کلونی) که قبلا قمارباز قهاری بوده است، از طرف یک شرکت مهم در نیویورک به عنوان وکیل استخدام میشود. کلایتون در طی یک ماجرا متوجه فعالیت های دیگر شرکت می شود و درصدد سامان بخشیدن به اوضاع بر می آید...
درست پس از پیروزی نیروهای متفقین در اروپا، کنفرانس پتسدام برگزار می شود. «جیک» (کلونی) یک نظامی امریکایی که سال ها قبل نیز مدتی در برلین زندگی کرده، با هواپیما وارد آلمان می شود تا درباره ی این کنفرانس مطلب بنویسد. اما دیری نگذشته که گذشته ی «جیک» خود را به شکل و شمایل یک زن به رخ او می کشد. این زن، «لنا» (بلانشت)، حالا در ویرانه های برلین خیابان گردی می کند...
مایلز (جرج کلونی) وکیلی موفق و ثروتمند است که بخاطر توانایی اش در عرصه پرونده های طلاق شهرت فراوانی دارد . او از سوی میلیاردری به اسم رکس استخدام می شود تا وکالت او را در پرونده طلاق از همسرش عهده دار شود . همسر رکس ، مریلین (کاترین زتاجونز) ، زنیست که تنها بدنبال پول است و با چنین هدفی با رکس ازدواج کرده است . او اکنون قصد دارد با ارائه یک نوار ویدیوئی به دادگاه که خیانتکاری شوهرش را اثبات می کند در پرونده پیروز شده و پول فراوانی بدست آورد. اما …...
چاک بریس (سم راک ول) یک دست اندرکار تلویزیونی است که کارش سر و کله زدن با مدیران ارشد شبکه و راضی کردن آنها برای موافقت با ایده های تلویزیونیش است. از سوی دیگر با پیدا شدن سروکله فردی مرموز به نام جیم بیرد (جورج کلونی) که مامور سیا است اوضاع کمی پیچیده می شود. جیم از چاک درخواست می کند تا چند ماموریت مخفیانه را به انجام برساند. از دیگر سو پنی (درو بریمور) معشوقه چاک به این امید است که چاک اوضاع زندگی خود را سرو سامان دهد و مقدمات ازدواج آنها را فراهم کند، اما زندگی دوگانه چاک، روز به عنوان تهیه کننده تلویزیونی و شب به عنوان مامور سیا، به طرز عجیبی پیچیده شده است...
کریس کلوین» (کلونی)، روان کاوی که هنوز ماتم مرگ همسرش «ریا» (مک الهون) رهایش نکرده، به اصرار و التماس یکی از هم کارانش به نام «گیبارین» (توکور)، ترغیب می شود درباره ی اتفاقات غیر عادی و عجیبی که در ایستگاه فضایی «پرومته» رخ می دهند، تحقیق کند....
در دوران رکود اقتصادي، در مناطق جنوبي، سه زنداني از گروه زنداني هاي زنجيري ميسي سيپي به نام هاي «يوليسيز اورت مگيل»، «دلمار» ساده و دوست داشتني، و «پيت» هميشه عصباني، به هواي آزادي و بازگشت به خانه هاي شان، فرار مي کند...
جان بوساریان که خلبان بمبافکن در ارتش آمریکاست دست به هر کاری میزند تا از ماموریتهای جنگی دوری کند. اما کاغذ بازی و بروکراسی ارتش همیشه راهی برای ماندن او در ارتش پیدا میکند.
داستان این سریال در واقع ادامه همان سریالی است که در دهه 90 میلادی بسیار محبوب بوده است و روایتگر یک خانواده از طبقه متوسط جامعه است که همگی شاغل هستند .
جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.