داستانی از سه زوج متاهل میانسال که با سوالات جهانی درباره ازدواج و وفاداری، موفقیت و شکست حرفهای و چالش یافتن نقشی جدید در زندگی دست و پنجه نرم میکنند.
گروهی از مردان مسن سابقه دار سعی می کنند تا گروه قدیمی شان را برای آخرین بار دور هم جمع کنند. در همین حین یکی از اعضای گروه قصد کشتن یکی از رفقا را دارد و...
ریزو (گارسیا) پدر یک خانواده چهار نفری است که از همسرش و یک پسر و دختر جوان تشکیل شده است. اعضای خانواده هر کدام برای خود رازی دارند. یک روز ریزو که نگهبان زندان است متهمی را برای تکمیل پروژه ناتمام حمام به منزل می آورد. حال اینکه متهم پسر ناخواسته وی است که سالها قبل با مادرش ارتباط داشته و سپس آنها را رها کرده بوده است. آشنایی این فرزند جدید با خانواده باعث می شود که او به رازهای جدیدی پی ببرد...
«شان جونز» (فیلیپس) قرار است به کالیفرنیا پرواز کند و در آن جا در یک محاکمه ی پر سر و صدای جنایی، علیه «ادی کیم» گنگستر (لوسن) شهادت دهد. اما رفقای «ادی» صندوقی پر از مارهای خطرناک سمی در هواپیما پنهان کرده اند که با استفاده از یک مکانیسم زمان بندی شده، مدتی پس از حرکت هواپیما آزاد می شوند و …
همسر دزموند پس از کریسمس 1953 او و 3 فرزندشان را ترک میکند. از آنجایی که او در دوبلین بیکار است، مقامات بچهها را در یتیمخانهها میگذارند. وقتی شغلی پیدا می کند، سعی می کند بچه هایش را پس بگیرد...
پس از کشف یک کشتی مسافربری که در سال ۱۹۵۳ گم شده و بر روی دریا شناور است یابندگان که عده ای فروشنده اجناس دست دوم هستند ، ادعا می کنند که اجناس موجود در کشتی به آنها تعلق دارد . زمانیکه آنها می خواهند کشتی را با طناب به سمت لنگرگاه ببرند یکسری حوادث عجیب و غریب اتفاق می افتد و گروه در کشتی به تله می افتند و به زودی می فهمند یکسری ارواح شیطانی در کشتی ساکن هستند . حال افراد بایستی حقیقت را درباره گذشته کشتی کشف کنند و عاملی را که باعث تهدید آنها شده است از بین ببرند…
پس از آن که شهاب سنگ عظیم، زندگی موجودات را به خطر می اندازد، بچه دایناسوری به نام «آلادار» و «لمورها» تصمیم می گیرند به یک منطقه ی امن بروند، و آن جاست که «آلادار» برای نخستین بار با هم نوعان خودش روبه رو می شود…
چهار برادر از خانواده ی نیوتن در دهه ی ۱۹۲۰ میلادی به صورت فقیرانه زندگی می کردند ، بیلی که از همه بزرگتر بود روزی فهمید که در کار کشاورزی آینده ای نمی بیند و به برادرانش پیشنهاد داد تا یک بانک افتتاح کنند …...
مرد جوانی به نام "پت"، با گروهی از کولی های ایرلندی ، در کارولینای شمالی برخورد می کند . او در ابتدا طرد می شود ، اما توسط پسر عمو "بوکی" ، به عنوان شاگرد انتخاب می شود و ...
داستان سریال از قرار كليد و اتاقي سحر آمیز است که توسط آن می توان به نقاط مختلف جهان رفت . اجسام داخل این اتاق هر کدام قدرتی را به انسان می دهد و افرادی برای بدست آوردن آن به جان یکدیگر افتاده اند . در این میان افرادی نیز بر این باورند که این وسایل راهی برای ارتباط با خداست . یک کار آگاه پلیس نیز دختر خود را در این اتاق گم می کند و ادامه سریال در مورد پیدا كردن این دختر توسط پدرش و در گیری او با افرادی است که سعی در گرفتن کلید از او و به دست آوردن قدرتها را دارند.
در سال 1989، ویروس ابولا در میمونی در آزمایشگاهی تحقیقاتی مشاهده میشود و هیچ درمانی نیز برای آن وجود ندارد. دانشمندان زندگی خود را برای جلوگیری از شیوع این بیماری که یکی از کشندهترین ویروسها است به خطر میاندازند...
جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.
داستان سریال درباره زنی است به نام "آلیشیا فلاریک" که همسر سیاستمداریست که به دلیل ارتباط نامشروع و سوء استفاده از مقام دولتی به زندان می افتد."آلیشیا" که سالهاست بعد از ازدواج فعالیت حقوقی نداشته به دلیل مشکلات مالی بعد از حدود ده سال دوباره شغل وکالت را در یک شرکت حقوقی پی میگیرد. او که سالهاست که از وکالت فاصله گرفته و به بزرگ کردن فرزندان وزندگی به عنوان یک زن خانه دار خو گرفته، در محیط کار با استقبال گرمی مواجه نمی شود، از طرفی باید صحبتهای در گوشی همکاران را در مورد شوهر خودکه یکی از سیستمداران بزرگ شهر بود ولی امروز مایه خجالت "آلیشیا" وفرزندانش شده را تحمل کند. تصویری که از "آلیشیا" با بازی فوق العاده"جولیانا مارگیولس" داده می شود ، نه شبیه همسری به مانند "هیلاریکلینتون" است که در دوران اتهامات شدید و شکننده به شوهرش همچون صخره ایدر مقابل همه اتهامات به نفع شوهرش مقاومت کرد و نه همسری که شوهر خود راکاملا به فراموشی بسپارد و زندگی تازه ای را شروع کند...