آلیس و سلین دو خواهر هستند که هر دو زندگی سنتی و ایدهآلی با همسران موفق و پسرانی هم سن و سال دارند. اما این هارمونی و خوشبختی ناگهان پس از یک تصادف غمانگیز به هم میریزد. احساس گناه، سوءظن و پارانویا، پیوند خواهرانه آنها را از دگرگون می کند ...
سیلویا یک مددکار اجتماعی است که زندگی ساده و منظمی دارد. اما زمانی که ساول، همکلاسی سابقش، او را بعد از فارغ التحصیلی دنبال میکند، زندگی او دگرگون میشود. این ملاقات غیرمنتظره، دریچهای به گذشته را برای هر دوی آنها میگشاید و تاثیری عمیق بر زندگیشان میگذارد...
مستند "مواجهه با خودکشی" داستانهای شخصی دلخراش افرادی را که تحت تأثیر خودکشی قرار گرفتهاند، با معرفی محققانی در صدد کشف جوانب جدیدی از یکی از بحرانهای روانی فشار آور آمریکا را به تصویر میکشد...
"نورمن اوپنهایمر" دلالی خرده پا در شهر نیویورک با یک سیاستمدار جوان دوست می شود. 3 سال بعد، زمانی که آن سیاستمدار تبدیل به یکی از رهبران با نفوذ جهان می شود، زندگی "نورمن" نیز دستخوش تغییرات بزرگی می شود و...
زمانی که یک روانشناس به نام "تام سیمور" وارد یک رودخانه می شود تا مرد جوانی را از خودکشی نجات دهد، خاطرات سرکوب شدهی گذشته اش به سراغش می آیند. "تام" متوجه می شود که این مرد جوان به تازگی از زندان آزاد شده و نیاز به روان درمانی دارد...
لینی بروکس زنی متاهل و بچه دار است که کارهای ناپسندی اعم از مصرف مواد، روابط نامشروع و مسافرت های نابهنگام انجام می دهد تا اینکه خانواده او در شرف فروپاشی قرار گرفته و او …
این داستان در مورد معلمی است که در یک دبیرستان در حومه شهر تدریس میکند. او در تعطیلات تابستانی، همسر خود را از دست میدهد و در نتیجه، تعادل و ثبات زندگی خود را کاملاً از دست میدهد.
یک زن جوان بنام کریستینا بین مرگ و زندگی گیر افتاده است... و یک مامور تشییع جنازه که ظاهرا توانایی انتقال مردهها را دارد، او را برای رفتن به دنیای آخرت آماده می کند. اما از طرفی این احتمال وجود دارد که کریستینا هنوز زنده باشد و قصد مرد زنده به گور کردن او باشد.
چهار برادر ناتنی برای گرفتن انتقام مرگ مادرخوانده شان، که به نظر در یک سرقت مسلحانه از فروشگاه بصورت تصادفی کشته شده است، دور هم جمع می شوند. با این حال آنها بعد از انجام تحقیقاتی به این نتیجه می رسند که ماجرا به این سادگی هم نیست...
یک افسر پلیس به اسم هارلسن (ساموئل ال جکسون) در اداره پلیس لس آنجلس برای تشکیل جوخه قدیمی خود به اسم گروه اس.دبلیو.ای.تی ( گروه ویژه تاکتیکی و تسلیحاتی ) فراخوانده می شود . او به سرعت اعضای قدیمی را دور هم گرد می آورد . آنها که هر کدام کاراکتر خاص خود را دارند بلافاصله درگیر برخی تمرینات ضروری می شوند و بعداً در یکی دو ماموریت سطح پایین شرکت می کنند . اما به زودی ماموریت می یابند تا یکی از بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر و اسلحه را به زندا منتقل کنند . این قاچاقچی در حال انتقال به زندان خطاب به دوربینهای تلویزیونی فریاد می زند که “هر کس بتواند مرا از زندان آزاد کند یکصد میلیون دلار پول نقد پاداش می گیرد” . در شهر لس آنجلس نیز افراد زیادی هستند که مایلند این جایزه را بدست آورند و گروه ویژه بایستی جلوی آنها را بگیرند تا اینکه …
بعد از اتفاق هایی که برای گانزو روی داد او فهمید که یک سری رفتار عجیب و غریب پیدا کرده است بعد دریافت که یک بیگانه است و خواست تا با بقیه بیگانگان که خود هم فکر میکرد از همان نوع است ارتباط برقرار کند اما توسط یک سازمان محرمانه منعصب دولتی به بهانه اثبات وجود زندگی فرا زمینی دستگیر شد. از آن رو کرمیت و یک باند برای نجات گانزو دست به کار شدند و ...
پسری جوان پس از ساکن شدن در درهای فرا-بعدی، درگیر نبردی جهانی بین خیر و شر میشود. تنها گردنبند کریستال مرموز پدرش و عصای گمشده آن میتواند پیروزی او را تضمین کند...
سریال The Veil به بررسی رابطه غافلگیرکننده و پر دردسر بین دو زن میپردازد که بازی مرگبار حقیقت و دروغ را در جاده استانبول به پاریس و لندن انجام میدهند. یک زن رازی دارد و دیگری ماموریت دارد که قبل از از دست رفتن هزاران نفر آن را فاش کند.
بر اساس پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز، قدرت دنیای ماست، اما برای یک پیچ و تاب از طبیعت. ناگهان، زنان یک توانایی مرموز جدید برای برق گرفتگی به میل خود پیدا می کنند، که منجر به معکوس شدن فوق العاده جهانی در تعادل قدرت می شود.
داستان دکتر ویلیام مسترز (با بازی مایکل شین) و ویرجینیا جانسون (با بازی لیزی کاپلن) را روایت میکند که دو پژوهشگر پیشگام در زمینه جنسیتشناسی انسان در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، میزوری بودند.
هنگامی که برادران "مِنِندز" در تلویزیون ملی به خاطر قتل وحشیانه پدر و مادر خود در بورلی هیلز محاکمه شدند، داستان قتلشان تبدیل به دغدغه ی تمام مردم آمریکا شد...
داستان سریال درباره زنی است به نام "آلیشیا فلاریک" که همسر سیاستمداریست که به دلیل ارتباط نامشروع و سوء استفاده از مقام دولتی به زندان می افتد."آلیشیا" که سالهاست بعد از ازدواج فعالیت حقوقی نداشته به دلیل مشکلات مالی بعد از حدود ده سال دوباره شغل وکالت را در یک شرکت حقوقی پی میگیرد. او که سالهاست که از وکالت فاصله گرفته و به بزرگ کردن فرزندان وزندگی به عنوان یک زن خانه دار خو گرفته، در محیط کار با استقبال گرمی مواجه نمی شود، از طرفی باید صحبتهای در گوشی همکاران را در مورد شوهر خودکه یکی از سیستمداران بزرگ شهر بود ولی امروز مایه خجالت "آلیشیا" وفرزندانش شده را تحمل کند. تصویری که از "آلیشیا" با بازی فوق العاده"جولیانا مارگیولس" داده می شود ، نه شبیه همسری به مانند "هیلاریکلینتون" است که در دوران اتهامات شدید و شکننده به شوهرش همچون صخره ایدر مقابل همه اتهامات به نفع شوهرش مقاومت کرد و نه همسری که شوهر خود راکاملا به فراموشی بسپارد و زندگی تازه ای را شروع کند...