پدر به عنوان یک لامپ روشن می شود، دختر بزرگتر قدرت فوق العاده ای دارد، دختر کوچکتر می تواند نامرئی باشد، مادربزرگ شناور است و پسر فوق العاده باهوش است. قطعا این خانواده اهل دنیای دیگری هستند.
این داستان سفر مردی به اسم مانولو است که بین دو راهی انتظارات خانواده اش از او و گوش دادن به قلبش گیر کرده. قبل از اینکه انتخاب کند کدام مسیر را ادامه دهد، او وارد سفری باور نکردی می شود که در سه جهان فانتری روی می دهد. در این سفر او باید با بزرگترین ترس هایش رو به رو شود.
در سال ۱۸۹۹ در پاریس شاعر فقیر و جوان اسکاتلندی به اسم «کریستین» (اوان مک گرگور) زندگی می کند. او پس از مدتی به یک کلوب پنهانی به اسم «مولن روژ» در محله بدنام «مونت مارتی» که فعالیتهای زیر زمینی در زمینه هایی چون مواد مخدر دارند می پیوندد. او ناگهان خودش را گرفتار یک رابطه عاشقانه حزن انگیز و آتشین با گرانترین ستاره گروه (نیکول کیدمن) که مشهورترین فاحشه شهر نیز می باشد می بیند …
در میدانی در سویا، یک دختر دهقانی جوان به دنبال نامزدش، دون خوزه، سرجوخه زیر نظر ستوان زونیگا میگردد. ظهر، دختران از کارخانه تنباکو بیرون می آیند. در میان آنها، کارمن زیبا، اغواگر و جسور است...
فرانکو آلفانو، آهنگساز ایتالیایی، علاوه بر تکمیل اپرای توراندخت پوچینی، اپراهای دیگری نیز ساخته است. یکی از مهمترین آنها، اپرای سیرانو دو برژراک است که بر اساس نمایشنامهای از ادموند روستان ساخته شده و داستان عشق، دلاوری و وفاداری را روایت میکند.