وقتي «جيمز چمبرز» (رامس)، قهرمان سنگين وزن بوکس که به خاطر اذيت و آزار مردم متهم و محکوم شده، وارد زندان مي شود، «هاچن» (اسنايپس) که قهرمان محفل غير رسمي بوکسورهاي زندان به شمار مي آيد، در وجود او رقيبي سرسخت مي بيند...
پنجاه سال از زمانی که «الن ریپلی» امتحانات سخت خود برای اثبات بی گناهی اش را داده می گذرد و سفینه ی نجات حامل وی، که او را در حالت خلسه در خود نگاه می داشت و به صورت سرگردان در فضا چرخان بود، دریافت می شود. بر روی کره زمین هیچ کس داستان وی در مورد وجود آدم فضایی در سیاره ی LV-426 را باور نمی کند. اداره ای که با نام «کمپانی» شناخته می شود، گروهی را مامور می کند تا به LV-426 بروند و صحت این مطالب را بررسی کنند. پس از مدتی تمامی ارتباطات با گروه فرستاده شده قطع می شود و Company اِلن ریپلی و گروهی از سربازان بسیار حرفه ای را برای بررسی و نجات گروه قبلی به LV-426 می فرستد.
«والتر فیلدینگ» و همسرش به دنبال یک خانه ی جدید هستند، اما توانایی مالی بالایی ندارند. طولی نمی کشد که آن ها با یک پیرمرد آشنا می شوند که یک خانه ی بزرگ کاخ مانند را با قیمتی ارزان به آن ها می فروشد. اما بعد از نقل مکان به خانه جدیدشان، این کاخ فرو می ریزد. با این حال آن ها نا امید نشده و تصمیم می گیرند دوباره آن را بسازند...
«لی کارتر» (پرنتیس)، گزارش گرتلویزیونی و محبوب سابقش، «جو فریدی» (بیتی)، از شاهدان ترور کاندیدای ریاست جمهوری، «سناتور کارول» (جویس) و کشته شدن قاتل احتمالی او هستند. سه سال بعد، «لی» آشفته و پریشان نزد «فریدی» می آید و می گوید که تمامی شاهدان آن ترور یکی یکی کشته شده اند…