وقتی یک تاریخدان هنری یک صلیب باستانی معبد را پیدا می کند، مجبور است با یک گروه غیرمنتظره از ماجراجویان همکاری کند تا به ماموریتی برای کشف رازهای آثار بپیوندد...
هنگامی که یک پمپ بنزین منفجر می شود، یک سرباز پلیس کشته می شود ، افسر ارشد پلیس، گبلز را از واحد قتل به پرونده منصوب می کند. تحقیقات او را به دنبال جنایتکاری از گروه پرشینگ هدایت می کند...
مارتا یک عاشقانه و یک مدرسه قربانی سرنوشت است. او با خواهرش کاسیا و مادربزرگش که به جای افسانه، داستان های شورشی را برای نوه هایش تعریف می کند، در اتاق مشترک است...
یک حسابدار ترسو سعی میکند به عنوان یک آدمکش زندگی خود را تأمین کند، تا اینکه به هدفی برای رئیس مافیای انتقامجو، گانگسترهای قاتل، پلیسهای دیوانه و یک بلوند جذاب تبدیل میشود - و اگر مراقب نباشد، همسرش هم ممکن است از زندگی دوگانه او بو ببرد...
گابریل 12 ساله که علاقه مند به رانندگی است، از پدربزرگ و مادربزرگ خود ناامید شده و تصمیم می گیرد با یک رفیق به سراسر لهستان برود تا پدری را که او را در جوانی ترک کرده است، پیدا کند...
پنج دوست در یک جشن مجردی دیوانه وار یکی از آنها شرکت می کنند. در همین حال عروس و دوستان زنش با رقصنده های مرد اوقات خوشی را سپری می کنند.این مهمانیها به طور کامل وحشی و خارج از کنترل میشوند...
یک خانواده خونآشام به روستای کوچکی نقل مکان میکنند و شروع به کشتن ساکنان محلی میکنند. هیچ کس از هویت واقعی آنها خبر ندارد و آنها به راحتی میتوانند جنایات خود را مخفی کنند...
فیلم داستان سه زن است، "دورتا" 40 ساله که دادستان می باشد، "ماگدا" که یک دانش آموز جوان می باشد و "ترزا" که یک جراح برجسته می باشد. آنها در یک چیز به هم شباهت دارند، هر سه معتاد به الکل هستند ..