یک گروه ، پنج کودک را می دزدند و باج گزافی را طلب می کند ، در حالی که والدین به پلیس مراجعه میکنند، مادربزرگها ماموریتی برای نجات آنها تعیین میکنند...
یک کمدی درباره گروهی از دوستان که دوباره به هم می پیوندند تا به یکی از اعضایشان کمک کنند تا راه خود را برای رهایی از مشکلات بزرگ پیدا کند. با پیچیده تر شدن اوضاع، آنها مجبور می شوند به یک شهر ساحلی سفر کنند...
این فیلم داستان یک زن و مرد را به تصویر میکشد که بعد از حادثهای که برای آنها پیش میآید ، به یک بیمارستان منتقل میشوند. بعد از مدتی آنها متوجه میشوند که این یک بیمارستان معمولی نیست و زندگیشان در خطر است. برای همین آنها تلاش میکنند تا جانشان را نجات دهند و زنده بمانند. اما…
فیلم قصه مردی را روایت میکند که به مانند غالب تندروها، میخواهد گذشتهاش را انکار کند و از آن بگریزد. حضور گذشته در حال و ارتباط آن در درون این شخصیت به مسئله اصلی فیلم بدل میشود. نقطه تردید برای این مرد، زمانی است که رادیو خبر مرگ مایکل جکسون را میدهد.