Grégoire Ludig

جوآن دیگر عاشق ویکتور نیست، اما احساس می‌کند که با او صادق نیست و این او را آزار می‌دهد. آلیس، بهترین دوستش، به او اطمینان می‌دهد: خودش هم نسبت به شریک زندگی‌اش، اریک، احساس شور و اشتیاق ندارد،پس از آنکه جوآن ویکتور را ترک می‌کند و ویکتور ناپدید می‌شود، زندگی آنان دستخوش تحولات ناگوار می‌گردد...

پس از یک نبرد ویرانگر با یک لاک پشت غول پیکر شیطانی، نیروهای گروهی به نام "تنباکو" به عقب نشینی اجباری یک هفته ای برمیگردند تا انسجام گروهی خود را تقویت کنند. اقامت آنها به طرز شگفت انگیزی پیش می رود تا اینکه لزاردین، امپراتور شیطانی، تصمیم می گیرد سیاره زمین را نابود کند...

الویس تنها روی نیمکتی در پاریس نشسته است. او نمی تواند به خاطر بیاورد که کیست، از کجا آمده است یا چگونه به اینجا رسیده . بنابراین، او تحقیقات خنده‌داری را در مورد زندگی خود آغاز می‌کند. این فراموشی ممکن است به او در یافتن عشق و کشف مجدد زندگی خود کمک کند...

دنیل و استفان، دو فروشنده ای هستند که در یک فروشگاه کار می کنند اما نمی توانند یکدیگر را تحمل کنند، با این وجود آنها تصمیم می گیرند برای شرکت در بازی های تلویزیونی با هم متحد شوند تا بتوانند بدهی های خود را تسویه کنند ...

وقتی دو دوست ساده‌اندیش به نام های ژان گاب و مانو ، مگس غول‌پیکری را پیدا می‌کنند که در صندوق عقب یک ماشین گیر افتاده است، تصمیم می‌گیرند آن را آموزش دهند تا بتوانند پول زیادی به دست آورند....

لویی درست جلوی آپارتمانش با جسد مردی روبرو می‌شود. بازپرس بورون او را به بازجویی می‌برد و لویی خود را درگیر یک بازجویی عجیب و غریب می‌بیند. وقتی پلیس‌ها دیوانه باشند، چطور می‌توانید بی‌گناهی‌تان را ثابت کنید؟..

مادری در جستجوی یافتن پسرش است که تقریباً سه دهه پیش مجبور به ترک او شد. او از یک متخصص امنیت اطلاعات سوخته که توسط پلیس ضد تروریسم تعقیب می شود ، کمک می گیرد...

"مکس" و "لئون" دو دوستِ دوران کودکی البته بیکار ، در پی فرار کردن از جنگ جهانی دوم می باشند ...

فرانک و دوستش سونیا به همراه تعدادی از دوستانشان برای بازدید از یک غار به برزیل می روند ، اما همه چیز خراب می شود و ماجراهای دیوانه وار آنها آغاز می شود...

چیزی که قرار بود یک شب آرام نگهداری از بچه ها باشد، پس از رسیدن چند نفر از دوستان پرستار بچه، به یک آشفتگی کامل تبدیل می شود...

چه اتفاقی می افتد وقتی دو نفر همه چیزشان را با اشتیاق به اشتراک می گذارند ؟ آن ها عاشق می شوند . و این اتفاقی است که بین جان رنه رئیس یک کارخانه شکلات سازی کوچک می افتد ...