شهر بریتانی برای دریافت کمک مالی دولتی، با پذیرش پناهندگان اوکراینی موافقت کرد، اما به جای اوکراینیها، مهاجران سوری وارد شهر شدند و این موضوع باعث بروز درگیریهایی شد.
سوفی علیرغم عدم صلاحیت برای ناشر کتاب کمیک ، در آنجا مشغول به کار می شود. با این حال، امنیت او زمانی که از دوستش ( پدر فرزندی که او حامله است) ، جدا می شود، تهدید می شود...
لویی درست جلوی آپارتمانش با جسد مردی روبرو میشود. بازپرس بورون او را به بازجویی میبرد و لویی خود را درگیر یک بازجویی عجیب و غریب میبیند. وقتی پلیسها دیوانه باشند، چطور میتوانید بیگناهیتان را ثابت کنید؟..