” کریستین ” برای جشن عروسی پدرش به شهر زادگاهش برگشته است . او با دوستان قدیمی و خانواده اش یاد و خاطره گذشته را زنده میکند ولی متوجه حقیقتی میشود که ممکن است بسیار دردناک باشد…
"مرگ کوچک" یک کمدی ناب در مورد عشق، رابطه و تابو است. در یک روایت چند داستانه. زنی که دارای یک فانتزی خطرناک است و شرکای آن که می خواهند او را خشنود کنند. مردی که شروع به یک رابطه با همسر خود می کند بدون اینکه زن چیزی از آن بداند. یک زن و شوهر که تلاش می کنند پس از داشتن رابطه ج/نس/ی با یکدیگر همه چیز را کنار هم نگه دارند و زنی که خوشحالی را در زجر کشیدن شوهرش می بیند...
ایان پورتر، یک دیپلمات بریتانیایی در تاجیکستان، در حالی که تلاش میکند از معامله تروریستها با بمب هستهای که قبلا متعلق به اتحاد جماهیر شوروی بود، جلوگیری کند، خود را گرفتار شبکهای از جاسوسی و فریب میبیند...
در یک جشنواره موسیقی تابستانی، خواننده پرشور یک گروه فولکلور ایرلندی با نوازنده ترمین که از موسیقی فولکلور متنفر است ملاقات میکند و بین آنها جرقه عشق روشن میشود.
شهر تاسمانی Deadloch، دهکدهای ساحلی ، وقتی مردی محلی در ساحل پیدا میشود، دچار لرزش میشود. دو کارآگاه زن برای حل این پرونده دور هم جمع می شوند، گروهبان ارشد محلی، دالسی کالینز ، بازپرس ارشد ادی ردکلیف به همراه پاسبان جوان ترشان، ابی. در حالی که شهر برای راه اندازی جشنواره زمستانی سالانه هنر، غذا و فرهنگ آماده می شود، این سه نفر باید اختلافات خود را کنار بگذارند و برای یافتن قاتل با یکدیگر همکاری کنند.
این سریال که با الهام از حوادث واقعی است، درباره چندین نفر می باشد، زنی که در حال فرار از دست یک فرقه است، یک پناهنده که به همراه خانواده خود در حال فرار است، پدری که در یک کار بیهوده به دام افتاده است و یک بوروکرات که در آستانه یک رسوایی ملی است، زندگی خود را در یک بازداشتگاه مهاجران پیدا می کند ...
داستان این مینی سریال در ویکتوریای استرالیا، روز والنتاین، سال 1900 رخ میدهد. سه دختر مدرسه ای همراه مراقبشان به نام «خانم اپل یارد» (ناتالی دورمر) در جریان بازدید از صخره ای معروف به “هنگینگ راک” گم می شوند…