دویست سال پیش شهر زیر زمینی »امبر« به عنوان پناهگاهی برای آخرین بازمانده های نژاد بشر بنا شده و حالا ژنراتوری که تأمین کننده ی روشنایی، گرما و هوا بوده در حال از کار افتادن و ذخایر آب و غذا رو به اتمام است. اما در حالی که شهردار (مورای) قادر به ارائه راه حلی نیست، دو نوجوان به نام های »دون« (تردوی) و »لینا« (رونان) برای نجات شهر وارد عمل می شوند...
وقتی مادر سفید برفی هنگام به دنیا آوردن او می میرد ، پدرش و سفید برفی در سرزمینی یخی اشان تنها می مانند. سفید برفی بعد از چند مدت زنی را می بیند که از طرف شیطان مامور شده سه آرزوی او را برآورده کند و...
یک دختر بریتانیایی که در هند به دنیا آمده و بزرگ شده در زمین لرزه ای پدر و مادر خود را از دست می دهد.او به انگلستان بازمی گردد تا در قصر عموی خود زندگی کند.عموی او به دلیل از دست دادن همسر خود به مکان دوری رفته است.او که در قصر تنها مانده شروع به گشت و گذار در آن می کند و باغی مخفی پیدا می کند که...
«گومس آدامز» (جوليا) با همسرش، «مورتيشا» (هيوستن)، دو فرزندش، «ونزدي» (ريچي) و «پوگسلي» (ورکمن) و مستخدمان وفادارش، «تينگ» (که دستي بريده از مچ است) و «لورچ» (استرويکن)، زندگي نامتعارفي را در قصري عجيب و غريب مي گذرانند. «گومس» به دنبال «فستر»، برادر گم شده اش است و وکيل حقه باز خانواده (هدايا) مي کوشد مردي به نام «گوردون» (لويد) را به جاي «فستر» جا بزند و املاک «آدامزها» را تصاحب کند.
مخترع دیوانه ای (پرایس) با عشق و علاقه، موجودی مصنوعی به نام «ادوارد» (دپ) می سازد. «ادوارد» تمامی استانداردهای جسمانی بشر را داراست و فقط دست هایش مشکل دارد. (مخترع، موقتا یک جفت قیچی در انتهای دست های او کار گذاشته است.) وقتی مخترع مهربان می میرد، «ادوارد» تنها می شود….….
ترودی یکی از اشخاص تراز اول نیویورک است که شخصیت عجیب و غریبی دارد. او گوریلی به نام بادی را به خانه خود آورده است و به عنوان فرزند خود پذیرفته است. بادی نمی تواند به خوبی در شهر زندگی کند و...