جیم هالسی و گریس اندروز دو دانشجوی کالج هستند که با اتومبیلشان در زمان تعطیلات عید ایستر در حال سفر در جاده می باشند. آن ها در بین راه به یک مسافر مرموز بین راهی به اسم جان رایدر برخورده و او را سوار اتومبیل خود می کنند. اما در ادامه، مسافرت لذت بخش آن ها تبدیل به یک کابوس می شود چرا که آن ها متوجه می شوند این مسافر یک قاتل زنجیره ای دیوانه است که تصمیم دارد آن ها را به طرز وحشیانه ای به قتل برساند. ابتدا جیم و گریس موفق می شوند از چنگ رایدر بگریزند، اما رایدر شروع به تعقیب آن ها در مسیر می کند و این در حالی است که پلیس نیومکزیوکو نیز در تعقیب رایدر می باشد و …
داستان فیلم مربوط به زندگینامهٔ فرانک ابگنیل است، کسی که شهرتش را به خاطر سابقه فعالیتش به عنوان جاعل چک، کلاهبرداری و حقههای فرارش از دست ماموران بهدست آورد. او در دهه شصت میلادی و در ۱۶ سالگی توانسته بود، چکهای جعلی که مجموعاً به مبلغ ۴ میلیون دلار آمریکا ارزش داشت را در ۲۶ کشور جهان نقد کند، طوری که هیچ بانکی قادر به تشخیص جعلیبودن چکهای او نبود و تا هجده سالگی، بیش از ۲۵۰ پرواز انجام داد و در ۲۶ کشور جهان به این کلاهبرداریها دست زد. اَبیگنِل به خاطر عضویت جعلی که در «خطوط هوایی سراسری آمریکا» داشت، میتوانست بهصورت رایگان در هتلها اقامت کند و تمام هزینههای غذا و تفریحش بهطور مستقیم به شرکت ارسال میشد. حتی خودش را به عنوان وکیل جا زد و در چندین پروندهٔ دادگاهی شرکت داشت. او سرانجام در سال ۱۹۶۹ در فرانسه دستگیر شد و به دوازده سال زندان محکوم شد که البته پس از گذراندن پنج سال از دوران محکومیت خود به خدمت سازمان افبیآی درآمد تا در شناسایی چک های جعلی و سرقتی کمک کند.
کریس کلوین» (کلونی)، روان کاوی که هنوز ماتم مرگ همسرش «ریا» (مک الهون) رهایش نکرده، به اصرار و التماس یکی از هم کارانش به نام «گیبارین» (توکور)، ترغیب می شود درباره ی اتفاقات غیر عادی و عجیبی که در ایستگاه فضایی «پرومته» رخ می دهند، تحقیق کند....
سریال در مورد یک خانواده ی سیاست مدار می باشد که پسرشان بعد از ۱۰ سال ناپدید شدن ، پیدا می شود. آن ها در تمام این مدت فکر می کردند که او مرده است. تمام زندگی آن ها و جامعه تحت تاثیر این اتفاق قرار میگرد و داستان ماجراهای دلیل گمشدن و دروغ های این خانواده را بیان می کند...