مندو، آتارو و کو را به ملک خود دعوت کرد تا از درخت گیلاس پیر و بزرگی به نام "تاروزاکورا" بازدید کنند. این درخت قرار بود در یک فیلم مستقل که توسط مندو تامین مالی شده، مگانه کارگردانی آن را بر عهده دارد و لوم در آن بازی می کند، نمایش داده شود. در طول فیلمبرداری، آتارو طبق فیلمنامه درخت تاروزاکورا را قطع کرد، اما درخت افتاده شروع به کف کردن و از هم پاشیدن کرد...
نفرینی که به لوم در دوران نوزادی وارد می شود، در عصر حاضر خود را نشان می دهد و باعث می شود که او به بعد دیگری کشیده شود. شوهر لوم، آتارو موروبوشی به یک اسب آبی تبدیل می شود و با کمک دوستانش سعی می کند لوم را پیدا کند...
وقتی همه مردم شهر دعوتنامه های عروسی آتارو را دریافت می کنند، هنگامی که می بینند معشوقه او، لوم، عروس نیست، شوکه می شوند. در نهایت آنها متوجه می شوند که وقتی آتارو به عنوان یک پسر کوچک مشغول بازی بود، زیر سایه دختری قدم گذاشت. بیآنکه او بداند، این دختر از فرهنگ فرازمینی بود که در آن پا گذاشتن روی سایهاش نوعی پیشنهاد ازدواج است و ...
در قرن بیست و یکم، نیروی پلیس از رباتهایی با هدایتگران انسانی بهره میگیرد. افسران پلیس، کن، النور و گورا، به همراه همکاران رباتیک خود، بلیدر، اسکنی و ویگوبوس، موظفند یک گروه مزدور را که یک تانک خودکار قدرتمند را به سرقت بردهاند، متوقف سازند.