پس از جنگ جهانی "مایکل"، از زندان آزاد میشود و به سمت "میزوری" می رود جایی که همکارش "ویلیام" توسط راه زنان کشته شده است ، مایکل تصمیم میگیرد اموال به سرقت رفته خانواده ویلیام را پس گرفته و به دنبال راه زنان برود و ..
کامیلا دختر کوچکی است که به اختلال کلیوی مبتلا است. قبل از اینکه بتواند معالجه بعدی خود را دریافت کند ، ربوده می شود. گانگسترها قصد دارند پدر ثروتمند او را باج گیری کنند...
سر ویلیام واکر" مزدوری حرفه ای برده ها را تحریک به شورش کرده تا به بهبود تجارت شکر بریتانیا در یک جزیره کارائیبی کمک کند.سالها بعد او دوباره به منطقه فرستاده می شود تا با شورشیها مقابله کند زیرا آنها قدرت زیادی کسب کرده و منافع بریتانیا را تهدید می کنند...
دو برادر به قولی که هنگام مرگ پدرشان به او داده اند عمل کرده و تلاش می کنند تیدبل به قانونشکنانی موفق شوند. "بامبینو" تلاش می کند به "ترینیتی" جوانتر راه و روش زندگی را نشان دهد اما طبیعت و شخصیت آنها از این امر جلوگیری می کند و...
پدر و مادر رامون توسط مردان صاحب زمین جان بارت کشته می شوند. رامون در حالی که تلاش می کند انتقام بگیرد، زخمی می شود اما جان رضا، یک قاتل سرخورده قدیمی را نجات داده است. مردها در حین پرستاری از زخم هایش، دوستانی بی میل می شوند و رضا به رامون هنر تیراندازی، زنده ماندن و تنهایی را آموزش می دهد...
کاپیتان دکستر، افسر سواره نظام، در حین انتقال محموله ارزشمندی از طلا مورد حملهی راهزنان قرار میگیرد و به اشتباه به سازماندهی این حمله متهم میشود. پس از فرار از زندان، او برای اثبات بیگناهی خود و یافتن مجرمان واقعی تلاش میکند.