سول گود، مردی که تا به حال بدون زحمت زیادی زندگی کرده بود، ناگهان با مشکلات مالی روبرو میشود و مجبور میشود به دنبال کار بگردد. در همین حین، با زنی روبرو میشود که هوشمندیاش باعث میشود سول نتواند او را فریب دهد.
«لوک دورو» (وان دام)، تنها عضو بازمانده ی گروه «سربازان همگانی» اصلی است. او در حال حاضر با «دیکلن کاتنر» (برکلی) روی راه اندازی دوباره ی پروژه ی سربازان همگانی کار می کند. در این پروژه، سربازان همگانی را کامپیوتری به نام «ست» کنترل خواهد کرد. وقتی مقامات دولتی تصمیم می گیرند پروژه را متوقف کنند، «ست» که نمی خواهد «خاموش» شود، دست به فعالیت هایی می زند…
«ترومن بربنک» (کری)، کارمند معمولی یک شرکت بیمه، یک زندگی معمولی در شهری معمولی دارد. اما «ترومن» که از زندگی اش راضی نیست و می خواهد دنیا را ببیند، سرانجام کشف می کند که ستاره ی یک نمایش تلویزیونی زنده است…
نیا یک کپی نویس موفق در آژانس تبلیغاتی است، و زندگی سفیدپوستی یوپی دارد (اگرچه مادرش سیاه پوست است). زمانی که به او دستور داده شد یک برند جدید آبجو را برای بچههای سیاهپوست شهری بفرستد، آژانس را ترک میکند و به جستجوی هویت نژادی خود میرود...
داستان فیلم در مورد قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها "دیوید میلز" (بردپیت) است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست (مرگان فریمن) که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم قاتل را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر اساسی می دهد...
: مرکز تکنولوژی های نظامی یک واقعیت مجازی خطرناک را که از شخصیت ۱۵۰ قاتل سریالی تشکیل شده به وجود می آورد. اما یکی از آن قاتلان موفق می شود به دنیای واقعی وارد شود