هِدویگ که عاشق بازیهای کامپیوتری است، لباس ابرقهرمانی پدرش را کوچک میکند و او را از ابرقهرمان بودن محروم میکند. پدر هِدویگ، پسرعموی او را به عنوان قهرمان بعدی انتخاب میکند، اما هِدویگ راضی به این موضوع نیست و باید برای اثبات خود کاری کند.
نوجوانان نمایشنامهای از جان فوسه را راهاندازی میکنند و یک بازیگر سرشناس را به عنوان مربی استخدام میکنند، اما او با یک بحران زندگی روبهرو میشود و این تجربه را برای همه آنها به جهنم تبدیل میکند...