داستانی در مورد یک زن جوان زیبا اما گیج هلن است که به گفته مادرش به عنوان یک "خطای فنی" به دنیا آمده است. هلن مشکوک است که پدرش که قبل از تولد هلن خانواده اش را ترک کرد، ممکن است کارگردان مشهور تئاتری در کپنهاگ باشد. ..
به منظور تامین هزینه های تحصیلات حقوق خود،"مارتین" به عنوان نگهبان شب در یک سردخانه مشغول بکار می شود.وقتی قربانیان یک قاتل سریالی به سردخانه منتقل می شوند،اتفاقات وحشتناکی به وقوع می پیوندد...
یه کارآگاه جنایی تو آخرین روز کارش، یه خونواده معمولی که دارن اسبابکشی میکنن، و یه سیاستمدار پرمشغله تو کمپین انتخاباتیش، همه به یه جنایت عجیب وصل میشن. تو بیست روز پراسترس تو نوامبر، تحقیقات قتل زندگیشون رو زیر و رو میکنه و آدمای جورواجور از دانشآموزا تا مهاجرا و سیاستمدارا تو یه داستان گیر میافتن.
یک زوج متاهل برای انجام یک کلاهبرداری بزرگ به ارزش یک میلیون یورو، مجبور هستند دوباره از مهارتهای جوانیشان استفاده کنند. آیا توانایی نجات ازدواجشان، تامین پول و رسیدن به فرزند هشت سالهشان قبل از شروع تمرین کرلینگ را دارند؟
دو نیمه ی جسد، که یکی از آنها متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی است، روی پل "اُرساند"، که دانمارک و سوئد را به هم وصل میکند پیدا میشود. با پیدا شدن این دو جسد، دو بازرس یکی از دانمارک و یکی از سوئد با یکدیگر همکاری میکنند، "کوپنهاگن" دانمارک و اداره ی تجسس جرائم "مالمو" از سوئد دخیل هستند. این جسد از کمر به دو قسمت تقسیم شده، و دقیقاً روی مرز بین دو کشور روی این پل قرار گرفته است، بنابراین پلیس هر دو کشور درگیر این پرونده قتل هستند. بعد از تحقیقات و آزمایشات بیشتر، مشخص میشود که این یک جسد، متشکل از دو جسد جدا است و نیمی از آن مربوط به یک زن دانمارکی است. از سوئد "ساگا نورن" و از دانمارک "مارتین راد" روی این پرونده کار میکنند. این دو بازرس به دنبال پیدا کردن قاتل این قربانیان هستند...