واتانوکی توانایی خاصی در دیدن یاکاشی دارد. یک روز، او توسط یک پروانه به یک فروشگاه مرموز هدایت می شود. در آنجا با صاحب فروشگاه یوکو آشنا می شود. به او می گوید که آرزوی ارزشمندترین چیزش را به او خواهد داد...
میتسوکی و یویا به خاطر ازدواج والدینشان خواهر و برادر ناتنی می شوند. میتسوکی نمی تواند با خانواده جدیدش کنار بیاید و یویا نمی داند چگونه به خواهر ناتنی جدیدش نزدیک شود. یک روز، میتسوکی توسط روح هیوری تسخیر می شود. هیوری یویا را دوست دارد و معتقد است یویا می تواند به او کمک کند تا به بهشت برود. هیوری یک کمربند پاکدامنی چرمی روی میتسوکی میگذارد و...
وقتی آساکو برای یک روز از مدرسه رد می شود ، با آئوکی آشنا میشود. او را با دنیای سایبری آشنا می کند. او به زودی با پدیده رابطه جنسی سایبری آشنا می شود و به فرض گرفتن هویت های مختلف آنلاین معتاد می شود. چیزی که او متوجه نمی شود این است که این وضعیت به سرعت از مسیر خارج می شود...