زن جوانی به روستای کوهستانی زادگاهش باز می گردد و به دنبال پاسخی در مورد دوران کودکی آشفته خود می گردد، اما در حالی که سعی می کند حقیقت را فاش کند، خرافات باستانی روستاییان را وادار می کند که او را به جادوگری و قتل متهم کنند.
پرنسس النا باید طلسمی باستانی را از بین ببرد و جادوگر شرور را شکست دهد تا پادشاهی را نجات دهد، در حالی که در یک حلقه زمانی گیر افتاده و هر روز در همان روز بیدار میشود.