با کشته شدن پیامبر جوزف اسمیت توسط اوباش، دشمنان کلیسای LDS (قدیسان آخرالزمان) گمان میکنند کلیسا با مرگ او از بین خواهد رفت. در واقع، این خطر یک احتمال واقعی است. بحران غیرقابل انکار است و قدیسان در ناوو دچار آشوب شدهاند.
شهر کوچک اورانوس مورد تهاجم قرار گرفته است. دو دوست صمیمی و کارمند بستهبندی فاج در کارخانه اورانوس فاج اکنون باید اورانوس را نجات دهند و قبل از اینکه اورانوس را «شبیهسازی» کند، یک حلزون بیگانه به نام زامیک را متوقف کنند.
پس از گذشت سالها از ویرانی شهر شزورلک و پیروزی خارهای سرخ، سایه شومی بر جهان گسترده شد. یک نیروی شرور و قدرتمند، آرامآرام در حال شکلگیری بود و تهدیدی جدی برای تمام موجودات زنده به شمار میرفت. اما در این تاریکی مطلق، جرقههای امید نیز دیده میشد. قهرمانان جدیدی از دل این آشوب برمیخاستند تا با این تهدید تازه مقابله کنند و آینده جهان را رقم بزنند.
کارگردان تئاتر لیلا باید با چالش برگزاری بهترین بالِی کریسمس در کنار یک همکار جدید کنار بیاید، در حالی که در این فرآیند با بابانوئل دفتر خود نیز آشنا می شود...