یک سال پس از مرگ پدرش، لیدیا گیلبرت احساس میکند کاملاً گم شده است - تا اینکه متوجه چیز غیرمنتظرهای میشود: یک فیلمنامه اپرای فضایی که نیاز به بودجهای پرفروش دارد که توسط پدرش نوشته شده است.
بعد از اینکه یک همکار ارشد به یک زن جوان پر امید حمله میکند، شغل رویاهایش تبدیل به کابوس میشود. او در تلاش است تا شغل خود را نگه دارد، اما در محل کار، خانه و حتی در رویاهایش توسط یک هیولای درختی مرموز آزار داده میشود...
لیا، صاحب یک فروشگاه محصولات ارگانیک، و جوناس، سرآشپز مشهور، برای پیشرفت در کارشان، مجبور به همکاری میشوند. آنها از تاثیر این همکاری بر روابط شخصیشان بیخبرند و باید بر غرورشان غلبه کنند تا بتوانند با هم کار کنند.
لیزا بنترون، مشاور املاک، در آستانه عروسی خواهرش، با متیو والاس، توسعه دهنده خوش تیپ، بر سر خرید ملک تاریخی خانوادگی شان، وارد رقابت می شود. آیا متیو می تواند قلب لیزا را تسخیر کند؟