مجری یک برنامه رادیویی گفتگومحور شبانه تصمیم میگیرد که از گفتن داستان و مصاحبه با افراد خسته شده است. او خطوط تلفن را باز میکند و داستانها را مستقیماً از ساکنان مارشالتاون میشنود.
مربیان اردوگاه تابستانی کاجتپه در حال آمادهسازی محوطه برای شروع فصل هستند. در حین آمادهسازی، دختری مرموز پس از شبی خونین وارد اردوگاه میشود. موجوداتی نیز او را دنبال میکنند.
تامی داس سانتوس شخصیتی کاملاً جدید است که نه روانپریش است و نه جامعهستیز. او راهی را در پیش گرفته است که در آن، خون وحشتناکترین موجودات بر زمین ریخته خواهد شد. نقش اصلی کابوسها تغییر کرده و اکنون این دلقکها هستند که شکار شده و در حال فرارند.
جشن خواب سالانه که برای گروهی از دوستان صمیمی آغاز شده بود، به مبارزهای برای زنده ماندن تبدیل میشود، زمانی که نیروی شر ماوراء الطبیعه دنیا را تهدید به نابودی میکند...
سه زن فضایی به زمین فرود میآیند تا انرژی پیدا کنند و با آن فضاپیمایشان را سوختگیری کرده و به خانه بازگردند. آنها با یک پسر مزرعهدار تنها دوست میشوند که در این ماموریت به آنها کمک میکند، در حالی که همزمان باید از دشمنان مرگبار خود، اسکروتها، فرار کنند.
یک دانشجوی جامعه شناسی و چند تن از دوستانش در روز هالووین در کتابخانه جمع می شوند تا یک افسانه شهری بسازند، غافل از اینکه عواقب مرگباری در پی خواهد داشت...
گاهی برای پیشروی باید به گذشته بازگشت. جیم همین کار را میکند و به خانه برای شرکت در تجمع دبیرستان خود با پسرانش میروید تا با گذشته خود دوباره آشنا شود و عشق قدیم خود را کشف کند...