مردی به نام ژاک در سال 1940 وارد مکزیک میشود و ادعا میکند یک بلژیکی است که در حال فرار از جنگ اروپا می باشد. اما هیچکس نمیداند که در واقع این مرد مامور یک سازمان مخفی شوروی است که برای ترور "لئون تروتسکی" (یک فرد انقلابی و متفکر روسی) به آنجا آمده...
در سال ۱۸۳۶ ، ژنرال “سانتا آنا” و ارتش مکزیک در تگزاس پیشروی می کنند و برای متوقف کردن او ، ژنرال “سم هوستون” باید زمان کافی داشته باشد تا بتواند ارتشش را نظم دهد. به همین منظور ، برای بدست آوردن این زمان ، او به کُلُنل “ویلیام تراویس” دستور می دهد به ماموریتی کوچک برای بستن راه ارتش مکزیک برود. اما…
جیمز باند» (برازنان) پس از مأموریت ظاهرا ناموفقی که در کره ی شمالی داشته و تحمل چهارده ماه شکنجه و بازجویی، در حالی آزاد می شود که او را مهره ی سوخته تلقی می کنند. اما «باند» وارد عمل می شود تا جایگاه از دست رفته را دوباره به چنگ بیاورد. سرانجام نیز پی گیری هایش اوم را به «گوستاو گریوز» (استیونز) می رساند. «گریوز» تاجر الماسی است که اختراعی جدید به نام ماهواره ی ایکاروس را در اختیار دارد. ایکاروس می تواند ستون نور و انرژی ویران گرش را به هر سوی زمین که بخواهند، هدایت کند و …
در مکزیک، دو پسر نوجوان به همراه زنی جذاب که سنش از آن ها بیشتر است، سفری را در جاده آغاز می کنند، و در این میان چیزهایی در مورد زندگی، دوستی، عشق و یکدیگر یاد می گیرند...
فیلم داستان سه زندگی است. پسر جوانی که سگش را غیر قانونی وارد جنگهای شـرطــی می کند تا پول کافی جمع کند و با همسر برادرش فرار کند. مدل زیبایی که با مردی متاهل رابــطــه عاشقانه دارد و پیرمردی دوره گردی که تمام روز با سگهایش دور شهر می گردد و منتظر فرصتی است تا با دخترش که فکر می کند او مرده است حرف بزند. یک تصادف اتومبیل زندگی این سه را بهم می رساند و زندگی همه آنها را تغییر می دهد...