یک نیروی دریایی سابق توسط یک پیمانکار دفاعی استخدام می شود تا برای تکمیل یک معامله تسلیحاتی به پاناما سفر کند. در این فرآیند او با حمله ایالات متحده به پاناما درگیر می شود و درس مهمی در مورد ماهیت واقعی قدرت سیاسی می آموزد...
فیلم که بر اساس یک رمان تصویری ساخته شده، داستان افسر پلیسی را روایت میکند که بیمی از مرگ ندارد و هیچ چیز نمی تواند جلوی او را در راه مبارزه با جرم و حنایت در خیابان ها بگیرد...
جونا هکس همراه خانواده ی خود در مزرعه ی خودش زندگی خوبی دارد. اما این خوشبختی تا زمانی ادامه پیدا می کند که کوئنتین ترانبل برای مسیر راه آهن قصد گرفتن زمین جونا رو دارد. وی به او پاسخ منفی می دهد که همین باعث عصبانیت کوئنتین می شود که در این بین خانواده ی جونا توسط کوئنیتین به قتل میرسند و اینجاست که عطش انتقام شعله ور می شود…
داستان در آینده ای نه چندان نزدیک اتفاق می افتد. همه عالم دیجیتالی شده و شرکتی بزرگ مدیریت یک جامعه مجازی را بر عهده دارد که در آن می توان اختیار خود را به کـسی دیگر داد تا برایتان تصمیم بگیرد. در این جامعه به افرادی که محکوم به مرگ شده اند فرصتی داده می شود تا وارد یک بازی جنگی به نام قاتلین شوند و اختیار خود را به (بازی خور) هایی بدهند که آنها را هدایت میکنند و اگر پس از 30 مرحله زنده ماندند آن ها آزاد خواهند شد...
«کلیوس» با یک تبهکار چینی روبرو می شود که قلب تقریبا فناناپذیر او را دزدیده، و به جای آن یک قلب باتری ای در سینهاش قرار داده که مرتب باید شارژ الکتریکی شود تا او را زنده نگه دارد.
یک مامور حرفهای بنام «کلیوس» توسط تبهکاری بنام «ورونا» مسموم شده، بطوری که اگر ضربان قلبش پایین بیاید، می میرد. اکنون او به دنبال ورونا است تا وی را به قتل برساند.