در شب هالووین، قاتل شناختهشدهای به نام بِنی موفق به فرار از آسایشگاه میشود. او با پوشیدن ماسک مترسک، شهر سیاتل در دهه ۱۹۸۰ را غرق در خون و وحشت میکند و در این میان، یک زن جوان را به عنوان هدف اصلی خود انتخاب کرده است.
یک دختر نوجوان که مصمم است بفهمد چه اتفاقی برای مادرش که گم شده است افتاده است، در شب هالووین با یک قاتل زنجیره ای دیوانه که به اشتباه از یک آسایشگاه روانی آزاد شده است، روبرو می شود...
داستان درباره وکیل جوانی به نام آلخاندرو ویلاکائو است که با وجود گذشتهای پر فراز و نشیب، در یک شرکت حقوقی معتبر مشغول به کار میشود. او تمام تلاش خود را میکند تا گذشتهاش را فراموش کند و در کارش موفق شود، اما زمانی که یک دوست قدیمی از او کمک میخواهد، با یک دوراهی اخلاقی مواجه میشود.
کارگاه شان دکر و کونستین کونر مامور یک پرونده سرقت از بانک می شوند . ماموریت انها این است که متوجه شوند پنج سارق حرفه ای بانک پس از سرقت یک میلیارد دلار چگونه ناپدید شده اند ...
خلافکاری تحت تعقیب بنام «ریدیک»، پا به سیاره ای به نام هلیون پرایم می گذارد و در آنجا با امپراطوری بنام «نکرومونجر» ها روبرو می شود که قصد دارند تمام انسان های جهان را یا مطیع خود کرده و یا از بین ببرند.
پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود میشود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما 5 سال بعد در یک جزیرهی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آنها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" میشوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند ولی در عین حال شخصیت قدیم خودش رو هم حفظ کند...
بعد از 7 سال و بزرگ شدن فرزند مایکل اسکافیلد ، داستان از آن جایی شروع می شود که “تی بَگ” با یک مدرک می خواهد به لینکولن ثابت کند که مایکل هنوز زنده است. بعد از تحقیقاتشان لینکولن رد پای برادر خود را در یک زندان دورافتاده پیدا می کند و برای نجات او به سفری خطرناک می رود...