ژاپن، اوايل قرن نوزدهم. »دکتر نايدي« (ميفونه)، مشهور به »ريش قرمز«، پزشک مسئول يک درمانگاه عمومي فقيرانه است. »دکتر نوبورو ياسوموتو« (کاياما)، پزشک يار جديد، به رغم نافرماني هاي اوليه اش از »ريش قرمز«، از جمله به خاطر افراط در نوش خواري و پوشش غير معمولش، سرانجام مي آموزد که يک پزشک خوب بايد فداکاري کند.
"شیبا" سامورائی سرگردان،با گروهی از دهقانانی که به امید کم کردن مالیات دختر ارباب دیکتاتور خود را ربوده اند برخود می کند."شیبا" به آنها پیوسته و دو سامورائی خائن از گارد حاکم به نامهای "ساکورا" و "کیکیو" به او می پیوندند.آن سه قانونشکن خود را در میان مبارزه ای بر سر مرگ و زندگی می بینند...
کیوشی" مرد جوانی است که با زنان مانند یک وسیله رفتار می کند. او با زنی به نام "ماکوتو" آشنا می شود. با وجود رفتار نه چندان خوب با یکدیگر، آنها با هم یک رابطه دوستانه را آغاز می کنند و...
»آکیکو میوا« ( هارا ) با دخترش، » آیاکو « ( تسوکاسا ) زندگى سعادتمندانهاى دارد. سه تن از دوستان قدیمى شوهرش سخت راغبند تا اسباب ازدواج او را فراهم آورند. اما زن، خود چندان علاقه اى به ازدواج مجدد ندارد و این موجب حیرت آنان است.
دوستان یک مرد تاجر معمولا برای گرفتن راهنمایی درباره ازدواج و روابط عاشقانه به او مراجعه می کنند.او همیشه در مواقع نیاز توانایی دادن راهنماییهای درست را دارد.اما وقتی راهنماییهای او راجع به دختر بزرگش و ازدواج او می شود همه چیز تغییر می کند...
ادامه Hungry Soul، از همان سال. ریکو، که در ازدواج با مردی 23 سال بزرگتر از او آزار و اذیت را تحمل می کند، با مایومی، یک بیوه زیبا دوست است. ریکو با رقیب تجاری شوهرش که یک تاجر جوان و توانا است آشنا می شود و عاشق او می شود. در همین حین، مایومی با شیموتسوما، دوست همسر مرحومش وارد رابطه می شود...