فیلم در مورد چند پسر جوان در ارتش نازی آلمان می باشد که علاقه بسیاری به موسیقی آمریکایی و رقصیدن دارند. اما شرایط برای آنها بسیار دشوار است و روز به روز فشار ها بیشتر می شود...
قتل مامور ۰۰۹ و جعل یک سری جواهرات، جیمز باند (مور) را به سوی فردی به نام کمال خان رهنمود ساخت. کمال خان و اختاپوس رهبر فرقه اختاپوسها بودند. خان به اختاپوس، که به خاطر نجات پدرش به باند مدیون بود، خیانت کرد. باند و اختاپوس عیله خان متحد شدند. خان قصد داشت تا با انفجاری اتمی در مرکز نیرویهوایی آمریکا در آلمان، باعث خلع سلاح ناتو شده و شوروی کنترل اروپا را در اختیار بگیرد...
شورشیان برای گریختن از دشمن خود یعنی امپراتوری گلستیک پایگاه جدیدشان در هوث را ترک می کنند. «شاهزاده لیا»، «هان سولو» و C-3P0 فرار می کنند و به یک پایگاه قدیمی و خراب پناه می برند اما بعدا توسط «لرد دارت ویدر» دستگیر می شوند. طی این مدت، «اسکای واکر» و R2-D2 از دستورات جدید «بن کنوبی» پیروی می کنند و توسط «یودا» تعلیمات رزمی می بینند. آیا اسکای واکر می تواند دوستان خود را از چنگال لرد سیاه نجات دهد؟
در معادن یورکشایر انگلستان، شرکتی که توسط لرد هاروگیت (Alastair Sim) سودجو اداره می شود، از پونی ها برای حمل زغال سنگ از چاله ها استفاده می کند. با این حال، زمانی که ریچارد سندمن (پیتر بارکورت) به هاروگیت در مورد مکانیسمهایی با نیروی بخار که میتواند جایگزین حیوانات شود، اطلاع میدهد، اسبها به کشتارگاه میروند. دو پسر دلسوز و دلسوز تصمیم میگیرند با دزدیدن اسبها، آنها را نجات دهند...
داستان تاجری که از منشی جوان جذابش باج می گیرد تا آخر هفته را با او بگذراند. اگرچه او شخصیتی ناپایدار دارد، اما به تدریج به عنوان یک شخصیت دلسوز ظاهر می شود...
وظیفه دلهره آور نیشل نیکولز برای راه اندازی یک حمله رعد و برق ملی برای ناسا ، استخدام 8000 نفر از بهترین و درخشان ترین نخبه های کشور ، از جمله ولین زن و مرد آفریقایی آمریکایی ، آسیایی و لاتینی که در فضا پرواز می کنند....
فیلم درباره چهار مکانیک حمل و نقل لندن است که تلاش می کنند یک سرویس مسافرتی اروپایی را با اتوبوس دو طبقه اداره کنند. در طول راه، آنها یک دختر آمریکایی را که در حال فرار از ستاره شدن است، مامور مطبوعاتی او و مادر خود را انتخاب می کنند...
بیلی و گروهش برای شرکت در یک مسابقه ی آواز در هواپیمایی در حال سفر هستند. در این هواپیما اَن برایانت هم حضور دارد. پدر ان او را به این سفر فرستاده است تا شیفتگی او نسبت به ستاره ی پاپ، لری گرینجر، را متوقف کند. این هواپیما مجبور به بازگشت به فرودگاه می شود و بیلی و گروهش ان را متقاعد می کنند که به آن ها پیوسته و برای پیدا کردن لری، کلوب های شبانه ی لندن را با هم بگردند...