دختری جوان که آرزوی آشپزی دارد، برای رسیدن به این هدف به شهر میرود. در آنجا بهطور تصادفی کتاب آشپزی یک آشپز معروف قدیمی را پیدا میکند و زندگیاش مسیر جدیدی پیدا میکند.
«سرود زنگها» که به عنوان یکی از درخشانترین و نشاطآورترین آهنگهای کریسمس جاودانه شد، با اقتباس از یک ملودی فولکلور محبوب و دوستداشتنی اوکراینی، روح برادری و اتحاد را در سراسر جهان نشان داد...
در دنیای دیستوپیایی، جایی که قوانین توسط قوانین ظالمانه مردسالارانه تعیین می شود، دو دختر جوان مجبور می شوند برای حفظ آبروی خانواده خود انتقامی خونین بگیرند..
یک سال پس از یک عروسی دیوانهکننده، یک شگفتی دیگر، یک دختر دیگر و یک داماد جدید، آنها بخشی از دیوانهکنندهترین ماجراجوییها میشوند که طنز اوکراینی را نشان میدهند...
اوکراین، 1918. در حالی که یک ارتش بلشویک متشکل از حدود 4000 نفر به فرماندهی ژنرال موراویف به سمت کیف پیشروی می کند، با هدف تصرف شهر، یک واحد کوچک اوکراینی متشکل از 400 سرباز - که حدود 300 نفر از آنها دانشجو هستند - در نزدیکی راه آهن مقاومت می کنند...
داستان، روایتگر سفر یک پدر و پسر است که پس از دوری، به واسطه یک درنای جوان، فرصت پیدا میکنند تا در طول مسیر مهاجرت درناها از روسیه به آفریقا، دوباره با هم ارتباط برقرار کنند.