در روستایی در ایسلند، یک زوج بدون فرزند، نوزادی عجیب و غیر طبیعی را در انبار گوسفندان خود کشف می کنند. آنها تصمیم می گیرند او را به عنوان فرزندشان بزرگ کنند، اما نیروهای شوم مصمم هستند که این موجود را به بیابانی که او را به دنیا آورده بازگردانند...
رانویگ در تمام جنبه های زندگی روزمره خود در حومه شهر دچار فرسودگی می شود. او در شغلی که از آن متنفر است و ازدواجی که کم کم رو به نابودی است گیر کرده است. علاوه بر این، او دائماً با دختر سرکش خود، اگنس، در حال مبارزه است و نمی تواند با احتمال بزرگ شدن آگنس و ترک او روبرو شود.اما وقتی ...
چه چیزی می تواند بهتر از دانستن آینده شما باشد؟ و چه چیزی بد تر ؟ دوران پر عشق و شوره بچگی شخصیت این فیلم، زمانی به پایان می رسد که آینده خود را میبیند..
سریال فانتزی «ویچر» (The Witcher) داستان یه شکارچی هیولا رو روایت میکنه، جنگجوی گرالت از ریویا. گرالت از بچگی آموزش دیده که با هیولاها بجنگه، و وقتی بزرگ میشه، بعد از یه جهش ژنتیکی و تبدیل شدن به «ویچر»، دنبال سرنوشتش میره و با آدمهای بدجنس، اژدها و کلی موجود افسانهای تاریک که روی ساکنای انسانی و غیرانسانی دنیا وحشت میندازن، میجنگه. این سریال بر اساس مجموعه کتابهای فانتزی موفق «The Witcher» از نویسنده لهستانی آندژی ساپکوفسکی (Andrzej Sapkowski) ساخته شده.
بازرس کارآگاه هولدا در حالی که باید با شریک جدیدی کار کند و در آستانه بازنشستگی پیش از موعد قرار دارد، یک پرونده قتل تکان دهنده جدید به او داده می شود.
در سال 1922، کنت روستوف خود را در مسکو و در سمت اشتباه تاریخ می بیند. حزب کمونیست موافقت می کند که او زنده بماند، اما او هرگز اجازه ندارد تا روزی که می میرد پایش را بیرون از هتل متروپل بگذارد.