مستندی در مورد تجلیل از رنسانس فرهنگی سیاهپوستان که در منطقه گرینوود در تولسا وجود داشت و به بررسی قتل عام نژادی 100 ساله میپردازد که لکه ننگ پاک نشدنی، هرچند پنهان در تاریخ آمریکا بر جای گذاشت...
فیلم داستان بلوغ لوئیس، یک پسر گواتمالایی است که به تازگی به تنهایی به شهر نیویورک رسیده است. او در تلاش است تا کار کند، درس بخواند، و از جودی - افسر کوبایی-آمریکایی ICE که در محله او گشت می زند، فرار کند...
خانوادهای که با تشخیص بیماری تحلیل رفتن عضلات پیشرونده و کشنده برای دو پسرشان مواجه میشوند، سفری را آغاز میکنند تا خانهای جادویی برای آنها بسازند و قصد دارند آنها را پرورش دهند و قادر به ناتوانی بیشترشان نکنند...
مت لوکاس 50 سالگی آقای مردان و دوشیزه های کوچک را جشن می گیرد و داستان شگفت انگیز شخصیت های کوچک رنگارنگی را روایت می کند که انتشارات جهانی را برای همیشه تغییر دادند....
در سال ۲۰۱۹، گروه استفان میجر برای یافتن بیگفوت به جنگل کولویل رفتند. این منطقه به خاطر فعالیت بیگفوت شناخته شده و گروه برای هر چیزی آماده بود. آنها قصد بررسی افسانه و واقعیت این موجود را داشتند.
اوا به عنوان وکیل طلاق مشاهده می کند که مردم به دلایل مختلف از هم جدا می شوند، اما او مدرک زیادی دال بر عشق واقعی ندیده است. ناگهان، ایوا خود را بین سه خواستگار می بیند: دوست سابقش، یک هنرمند خیابانی مرموز و یک میلیاردر عجیب و غریب...
ما در این مستند اسکایلر و تیم کوچک کشتی گیران او را دنبال می کنیم که سعی می کنند عمل خود را از میله های تگزاس و زمین های نمایشگاه اوکلاهما به زمان طولانی برسانند...
تنها کنسرت گروه در بریتانیا در سال 2018، جایی که آنها با بیش از دو ساعت اجرای کلاسیک، آهنگهای آلبوم Music Complete و Joy Division، طرفداران را خوشحال کردند...
در دوران دبیرستان، ژو شیائوچی در همان نگاه اول عاشق یونگچی شد، اما او مخفیانه مراقبش بود و دختر بدون خداحافظی رفت. حالا 15 سال از آن زمان می گذرد و او هنوز هم دلتنگ اوست ...
ناپلئون بناپارت با دیپلمات مترنیخ ، که به عنوان "مرد قوی" اتریش و نزدیک ترین معتمد امپراتور شناخته می شود، ملاقات می کند. این رویارویی سرنوشتساز بین دو تن از قدرتمندترین مردان آن دوره زمانی، آغاز پایانی برای ناپلئون است...
در نوامبر 2011 کنفرانس عمومی یونسکو 30 آوریل را به عنوان "روز جهانی جاز" اعلام کرد. این روز جهانی جوامع، مدارس، هنرمندان، مورخان، دانشگاهیان و موسیقی جاز را گرد هم می آورد...
در دنیایی که تاریخ آن کمی با دنیای ما متفاوت است، انیمه K داستان پسر جوانی را روایت میکند که زندگیاش در جنگ روانی بین هفت پادشاه گرفتار میشود. یاساری ایزانا، که با نام شیرو نیز شناخته میشود، به دلیل جنایتی که هیچ خاطرهای از ارتکاب آن ندارد، تحت تعقیب است. او توسط دو گروه هومورا و سپتر 4 تعقیب میشود. در حالی که شیرو در حال فرار است، کورو یاتگامی به او کمک میکند. این ملاقات سرنوشتساز زندگی شیرو را برای همیشه تغییر میدهد.
داستان در مدرسه شینجیگامی اتفاق میافتد و دربارهٔ همکاری بین استادان سلاح و سلاحهای انسانی است. استادان سلاح برای تبدیل شدن به مرگکش باید روحهای 99 انسان شرور و 1 جادوگر را جمعآوری کنند.
مرد سالخورده و ثروتمندی که در کره شمالی به دنیا آمده و در کره جنوبی ثروتی بالغ بر 100 میلیون دلار به دست آورده است، متوجه می شود که وقت زیادی برایش باقی نمانده است. او به طور اتفاقی متوجه می شود که پسری دارد که از وجود او بی خبر بوده است. پیرمرد با تمام وجود سعی می کند پسرش را پیدا کند، اما متوجه می شود که او فوت کرده است. با این حال، پیرمرد به زودی متوجه می شود که پسرش یک دختر دارد که او نیز از کره شمالی فرار کرده و اکنون در کره جنوبی زندگی می کند. اکنون پیرمرد به دنبال آن است که مکان او را پیدا کند تا بتواند ثروت خود را به او به ارث بگذارد.
کانگ کی تان (Kang Ji hwan) تک پسر و تنها وارث شغل خانوادگی خود است. در اقدامی خانواده ی او به قتل میرسن و فقط او جان سالم به در میبره. اون بینایی شو از دست میده و طی اتفاقی، حس شنواییش فراتر از یه انسان عادی قوی میشه. در این میان، اون توسط خاله ی خودش تهدید به مرگ میشه و باید قبل از روز تولدش…
یک دامپزشک روانی و یک کارآگاه برای کشف پروندههای شهری کوچک به نیروهایشان میپیوندند - اما مهارتهای آنها زمانی آزمایش میشود که راز قاتل زنجیرهای را کشف کنند.
تناسخ در دنیایی دیگر با وعده یک قدرت "فریبنده" یک چیز است... اما اینکه در کودکی دوباره به دنیا بیایید و بعد از اینکه والدین سلطنتی تان فکر می کنند شما ناتوان هستید مرده را ترک کنید؟ این کاملاً یک چیز دیگر است! اکنون راینهارت تازه متولد شده - یا هارت به دوستان جدیدش - باید راه خود را در دنیای خطرناکی بیابد... اما خوشبختانه او جادویی دارد که به معنای واقعی کلمه از نمودارها خارج شده است!
آینده اینجاست و گونه جدیدی در میان مردم زندگی می کند: انسان نماها. این موجودات روباتیک مانند انسان بسیار حساس هستند و از بیماری های منحصر به فردی رنج می برند. خوشبختانه، دکتر هیکارو سودو می تواند کمک کند. او قول میدهد که انساننماها را حتی با وسایلی که ممکن است غیرقانونی تلقی شوند، درمان کند و باعث شود زندگی دوگانهای داشته باشد. اما زمانی که بیماری های عجیب به دلیل این همزیستی پدیدار می شوند، خطوط اخلاقی تار می شود.
در گذشته دور، هیولاها به برخی از مقامات منتخب توانایی کنترل پنج عنصر را می دادند. اما برای این کار، باید از کوه های مه آلود خطرناک عبور می کردند. این داستان ماجراجویی یکی از این مقامات منتخب را دنبال می کند که در تلاش است این توانایی را به دست آورد.
مستندی درباره باشگاه فوتبال نیوکاسل یونایتد یکی از سنتیترین باشگاههای فوتبال سطح بالای انگلستان که به داشتن یکی از بهترین فضاهای استادیوم در این کشور معروف است.
پادشاه جانوران و شیاطین مرتباً قربانی های زن را برای خوردن می پذیرد تا تسلط مردم خود را بر نژاد بشر تثبیت کند. با این حال، برای قربانی نود و نهم، دختر انسانی که به پایتخت، ساریفی آورده شد، پادشاه هیولا را مجذوب خود می کند. در واقع، او نه از او و نه از هیچ جانور دیگری نمی ترسد و حتی بدون التماس و گریه مرگ او را می پذیرد، زیرا در صورت آزادی نه خانه دارد و نه خانواده ای که به آنجا برگردد. پادشاه او را جذاب می یابد و به او اجازه می دهد با وجود انسان بودن، به عنوان همسرش در کنار او بماند. این داستان چگونگی تبدیل شدن ساریفی به ملکه شیاطین و جانوران است.
در گرنبل کینگدام، یه شهربازی متروکه، شیکی تمام عمر خودشو لا به لای دستگاه ها سپری کرده. اما یک روز، ربکا و گربه ـش، هپی، جلوی شهربازی ظاهر میشن. این تازه واردا نمیدونن که این اولین باریه که گرنبل توی این صد سال بازدیدکننده های انسان به خودش دیده! در حالی که شیکی به دنبال پیدا کردن دوست جدیده، همسایه های سابقش منتظر یه فرصتن تا یه شورش رباتی به راه بندازن... و وقتی که اونجا برای شیکی خیلی نا امن میشه، اون باید به ربکا و گربش بپیونده و با بشقاب پرندشون به یه کهکشان بی حد و مرز فرار کنه.
این سریال سه اپیزودی به کارگردانی و نویسندگی پتریک گراهام داستان یک زندانی است که به یک مرکز دورافتاده بازجویی نظامی وارد میشود و بازی بازجویان را با افشاگری از ترسناکترین رازهایشان به هم می ریزد، ماجرایی که رگه هایی از عناصر ماوراء الطبیعی هم در خود دارد.
آیانو وارث خاندان کانناگی است. کازوما، پسر عموی آیانو، پس از شکست در مبارزه با او، از خاندان اخراج میشود. او فرار میکند و نام خانوادگی خود را تغییر میدهد. کازوما با روح باد قرارداد میبندد و به یک کاربر قدرتمند باد تبدیل میشود. چهار سال بعد، او به خاندان کانناگی بازمیگردد. قتلهای اخیر در خاندان کانناگی توسط یک کاربر باد قدرتمند انجام میشود. کازوما ادعای بیگناهی میکند، اما در حال آماده شدن برای جنگ با خاندان کانناگی است.