در دره پادشاهان چین، سنگی بلند و حجاری شده وجود دارد. این مکان محل استراحت زنی به نام وو زتیان است که از صیغه برخاست و تنها امپراتور زن چین شد. البته شواهد تاریخی ادعا می کند که او کشته شده است...
ناتاشا لگرو، آدام دیواین، پیت دیویدسون، جی فارو و جیم جفریز هر کدام داستانی درباره یک آهنگ مهم برایشان تعریف میکنند، سپس با کمک یک گروه زنده (و چند مهمان ویژه) آن آهنگ را اجرا میکنند و فانتزی ستاره راک خود را زندگی میکنند. این کمدینها اوقات خوشی را سپری میکنند و انرژی مسری آنها غیرقابل مقاومت است.
مراسم افتتاحیه سی و یکمین دوره بازی های المپیک تابستانی که در شهر بندری ریودو ژانیرو ساعت 20:00 به وقت محلی و 03:30 به وقت تهران در ورزشگاه ماراکانا برگزار شد…
چیس (اَدم لنگتون) مردی است که تلاش میکند تا با غم از دست دادن محبوبش کنار بیاید. در این دوران سخت زندگی او وقت زیادی برای ویرایش فیلم های مختلف میگذارد. اما اوضاع با ملاقات دختری به نام ولنتاین (Gwenlyn Cumyn)، که گذشته تاریکی دارد تغییر میکند و...
این مستند که محصول شبکه Netflix می باشد ماجرای یکی از دی.جی های حال حاضر به نام "استیو آئوکی Steve Aoki" را روایت میکند. در اینجا اشتیاق، پشتکار و تلاش های بی وقفهی او برای پیدا کردن جایگاهش به تصویر کشیده میشود.
در دوران جنگ سالاران در چین، یک روستا واقع در منطقه ای به نام Pucheng به وضعیت خطرناکی نزدیک می شود، وقتی دولت تمام نیروی نظامی خود را به خط مقدم می فرستند، یک فرمانده بی رحم به نام «کائو» به همراه نیروهایش وارد روستا می شوند و شروع به کشتن مردم بیگناه می کنند، در این میان یک جنگجوی از جان گذشته تصمیم می گیرد با این فرمانده مبارزه کند تا عدالت را به روستا برگرداند و از میهن خود محافظت کند و …
"فرانک وینسنت زاپا" آهنگساز، نوازنده گیتار الکتریک و کارگردان فیلم آمریکایی بود. که حضوری بیش از ۳۰ ساله در حرفه خود داشت. در این مستند زندگی و کار فرانک مورد بحث بررسی قرار میگیرد..
نگاهی به زندگی "ریچارد استوارت لینکلیتر" کارگردان، بازیگر و فیلمنامه نویس آمریکایی ; از فیلمهای مهم او میتوان به"Before Sunset 2004 " ، "Before Sunrise 1995" اشاره کرد.
پیش بینی خشکسالی در غربِ آمریکا به یکی از بدترین معظل ها در 1000 سال اخیر تبدیل شده است ، 5 کارگردان در این مستند سعی دارند تا راه حل های ممکن را به نمایش بگذارند.
یک سرباز صلح دوست از چین باستان به یک جهان که توسط یک مار ۹ سر حکومت می شود، منتقل می شود. این سرباز که پاندا است در راه با دوستانی همراه می شود و تصمیم میگیرد صلح را در جهان برقرار کند و …
پنج "نقطه سیاه" به طور ناگهانی در سراسر جهان به عنوان پورتال به جهان های موازی ظاهر شدند. بلافاصله پس از آن ، موجودات عجیب حمله خود را از این درگاه ها آغاز کردند. این موجودات ساکنان پنج جهان هستند - همین دنیاها در بازه های زمانی مختلف. برای اطمینان از ماندگاری چارچوب آینده خود ، هر یک از پنج نیروی تهاجمی برای از بین بردن سایر بازه های آینده می جنگند.
15 سال پیش، دروازه ای به دنیای دیگر بر فراز اقیانوس آرام باز شد. آنسوی این دروازه رتو سمانی قرار دارد. دنیای غریبی که پری ها و هیولاها در آن زندگی می کنند. سن ترزا سیتی، شهریست که در آن بیش از 2 میلیون مهاجر از هر دو دنیا زندگی می کنند. در نتیجه، آنجا داراها و ندارها وجود دارند. این جدیدترین " شهر رویاها" ی دنیاست. اما در سایه های آشوب، جنایت حکمفرماست: مواد مخدر، فاحشه گری، و قاچاق اسلحه. کارآگاهانی که در برابر این جنایات فجیع ایستاده اند در پلیس سن ترزا سیتی هستند. زمانی که کارآگاه کی ماتوبا و دلاور دنیای دیگر تیرانا – دو فرد با جنسیت، شخصیت و حتی دنیای متفاوت، همدیگر را می بینند، ماجرا شروع می شود. دو دنیا، دو قاضی. از اینجا به بعد پرده بالا رفته و یک ماجرای اکشن پلیس های همکار شروع می شود.
یوون جونگ وو (Im Shi-Wan) جوان 20 ساله ایست که در تمام طول زندگی خود ساکن یک شهر کم جمعیت بوده اما حالا یک شغل در یک دفتر کوچک در سئول پیدا کرده. برای همین یه سئول میرود و یک آپارتمان کوچک و ارزان قیمت میگیرد؛ جایی که مجبور است حمام و آشپزخانه اش را با دیگر ساکنین آپارتمان شریک شود. او زندگی در این آپارتمان را که از نظرش تمام ساکنین آن عجیب و مشکوک هستند را دوست ندارد…
ما دونگ چان (Ji Chang-Wook) و گو می ران (Won Ji Ah) در طول یک آزمایش، منجمد میشوند اما به جای 24 ساعت، پس از 20 سال از خواب بیدار میشوند! حالا پس از هوشیاری برای زنده ماندن مجبورند تا دمای بدن خود را کمتر از 30 درجه نگه دارند و در این حین به دنبال یافتن علت این ماجرا نیز میگردند…
این داستان روایتگر زندگی سه دوست میباشد که دهه سی سالگی خود را میگذرانند. ایم جین جو (Chun Woo Hee) یک فیلم نامه نویس سریال های تلویزیونی است که شخصیت عجیبش گاهی او را وا میدارد تا با اشیای بی جان سخن بگوید! در همین حال هوانگ هان جو (Han Ji Eun) رییس بخش بازاریابی شرکت تولیدی و یک مادر است و تمام تلاش خود را میکند تا زندگی کاری و بچه داری را در تعادل نگه دارد؛ از طرفی لی یون جونگ (Jun Yeo Bin) یک مستندساز است که از کودکی به فیلم های مستند علاقه بسیار داشت. گرچه او تنها کارمند شرکت خود است اما آخرین مستندی که میسازد تعجب همه را برمی انگیزد. زندگی این سه دوست به یکباره تغییر میکند و …
یک مامور طردشده سازمان اطلاعات خارجی هند، شاخه تحقیقات و تحلیل هند که بسیار باهوش و زیرک می باشد به ماموریتی مخفی در ایالت بلوچستان فرستاده می شود تا چند جاسوس هندی که دستگیر شده اند را نجات دهد. اما خیلی زود این ماموریت عوض می شود و او باید با شرارت های گذشته اش روبرو شود...
مو سوک هی (Im Soo-Hyang) تنها فرزند خانواده ، زیبا و باهوش و ثروتمند است. خانواده او شرکت بزرگ MC Group را اداره میکنند که شامل زیرگروه هاییست که یکی از آن ها گروه TOP که وظیفه اش پوشاندن موارد غیراخلاقی که در خانواده ها صورت میگیرد، است. مردم فکر میکنند که مو سوک هی، دختر متکبریست اما او تلاش میکند تا قاتل مادر خود که 15 سال پیش کشته شده را پیدا کند. از طرفی هو یون دون (Lee Jang-Woo) وکیل تواناییست که حتی یک دفتر کار هم ندارد ولی با عشق مشکلات خانواده های مستمند را حل میکند. او طی اتفاق عجیبی به شرکت MC Group و تیم TOP ملحق میشود. بنابراین مو سوک هی و هو یون دون تلاش میکنند تا قاتل را شناسایی کنند…
داستان سریال درباره یک زن به نام فنگ چین چن، که به صورت مخفیانه در یک سازمان به نام برج جادوگر که وظیفه محافظت از خانواده سلطنتی را برعهده دارد، و یوان لین، یک شاهزاده از غرب ویی (پادشاهی حاکم در دوران سلسله های شمالی و جنوبی) است.
جنی جانگ (کیم سون اه) بعد از ترک یتیم خانه ای که در آن بزرگ شده بود، در یک حمام عمومی مشغول به کار میشود. او بعدا کار جدیدی را به عنوان خدمتکار یک خانواده ثروتمند پیدا میکند و سپس یک بوتیک راه میندازد. اگرچه بوتیک جنی جان مانند یک فروشگاه معمولی پوشاک به نظر می رسد اما در واقع یک شرکت حقوقی کوچک است که به صورت خصوصی به حل و فصل امور افراد طبقه بالا میپردازد…
لی سان سیم (Hyeri) یک کارمند وظیفه شناس و تواناست که تا حد امکان به تمامی کارمندان کمک رسانی میکند اما در قبال زحماتی که میکشد احترامی که باید به او گذاشته نمیشود و همه او را به اسم کوچک خانم لی صدا میزنند تا اینکه یک روز به طور ناگهانی مدیر عامل شرکت میشود که تقریبا در حال ورشکستگی است…
دو دانش آموز دبیرستانی، تایچی و رین در روز روشن ناپدید می شوند. آن دو به دنیایی از شمشیر و جادو وارد شده اند. نهایتا پس از حمله هیولاها، موفق به فرار می شوند، به خاطر توصیه ماجراجویی راه انجمن را در پیش می گیرند. در آنجا، می فهمند که نیروی جادویی بسیار قدرتمندی را تصاحب کرده اند. پس دانش آموزان معمولی دبیرستانی به بزرگترین فریبکاران مبدل می شوند.
لی جه سانگ (Rain) یکی از وکیل های عالی بزرگترین شرکت حقوقی هست که فقط به منافع خودش فکر میکند. طی یک تصادف عجیب و اسرارآمیز به دنیای موازی کشیده میشود جایی که در آن با را شی آن (Lim Ji-Yeon) دوست وفادارش، ازدواج کرده است. را شی آن در دنیایی که لی جه سانگ از آنجا آمده کاراگاه بوده است. اکنون لی جه سانگ یک دادستان سختگیر در قانون است و…
وی دائه هان (Song Seung-Heon) ، سیاستمداری با ظاهر خوب و توانایی بی عیب و نقص در سخنرانیست. طی اتفاق خانوادگی ناگواری که برای او اتفاق می افتد مجبور به ترک آرزوها و خواسته های سیاسی خود میشود. یک روز دا جونگ (Roh Jeong-Eui) دختری هجده ساله به ملاقات او می آید و ادعا میکند که وی دائه هان پدر واقعی اوست و مادر خود را طی تصادفی از دست داده و اکنون به تنهایی از سه خواهر و برادر خود مراقبت میکند. بنابراین وی دائه هان این حقیقت را میپذیرد و سعی میکند با یک نمایش بزرگ، مجددا خودش را برای نماینده مجلس شدن، آماده کند…
هونگ یی یونگ (Kim Se-Jeong) جوان ساده ایست که شاهد یک قتل بوده اما روز حادثه را به یاد نمی آورد و از بی خوابی رنج میبرد. او هم چنان که به دنبال شغل است با جانگ یون (Yeon Woo-Jin) ملاقات میکند که صدای بسیار افتضاحی در خوانندگی اما توانایی بالایی در پیانو زدن دارد! جانگ یون سعی میکند که مشکل خواب کیم سه جونگ را برطرف کند و حقیقت پشت قتل اتفاق افتاده را کشف کنند…
لی سو (Seo Ji-Hoon) پادشاه جوانیست که در سن 23 سالگی درحالی که یک آهنگر بود به طور ناگهانی به پادشاهی چوسان رسید .او در زمان رعیت بودنش، عاشق گائه دونگ (Gong Seung-Yeon) بود و بعد از پادشاه شدنش تصمیم میگیرد که با او ازدواج کند. اما چون گائه دونگ یک رعیت فقیر است این اتفاق غیرممکن میشود. به همین خاطر آژانس خدمه گل را که یک آژانس ازدواج است را استخدام میکند تا گائه دونگ را به یک نجیب زاده تبدیل کنند…
هیزونه اماکازوی رک و بی گناه جزو نیروهای دفاعی تازه کار در نیروی هوایی درجه گیفوعه. هیزونه درگیر این موضوع بوده که بعضی وقت ها سهوا با حرف های بی منظورش موجب ناراحتی دیگران میشده و به همین دلیل به نیروی هوایی پیوسته تا بتونه از بقیه مردم دوری کنه. این تصمیم اون رو با سرنوشتی مواجه میکنه که به طور قابل توجهی مسیر زندگیش رو تغییر میده. یک اژدها که در پایگاه مخفی بوده اون رو به عنوان خلبان خودش انتخاب میکنه. وقتی این اژدها به همراه هیزونه در اسمان پرواز کرد، سرنوشت هیزونه به عنوان خلبان از پیش انتخاب شده بود. این به این معناست که اژدها ها کلیدی دارند به سوی اینده دنیا...
پارک سون جا (کیم هه سوک) یک مادر معمولی کره ای است که صاحب یک رستوران کوچک است. او سه دختر، یک شوهر دائم الخمر، مادرشوهری بدجنس و مشکلات مالی فراوان دارد. اما با وجود تمام این مشکلات، او هرکاری که می تواند برای آینده ی فرزندانش می کند تا آن ها به دانشگاه رفته و به سرنوشت او دچار نشوند.
دختران باشگاه ادبیات می خواهند همدیگر را بیشتر بشناسند: به سوال پاسخ دهید" تنها کاری که قبل از مرگ می خواهی انجام بدهی چیست؟" یکی از دختر ها می گوید"سکس". این کلمه هر کدام از آن ها را تکان داده و طوفانی به راه می اندازد، با شخصیت ها و پیش زمینه ها و مسیرهای متفاوت خنده دار،دردناک، احساسی و... در راه بزرگسالی.
یک متخصص طب سنتی در تایوان و یک برنامه نویس آمریكایی-تایوانی در سانفرانسیسكو خانه های خود را در یک قرارداد جسورانه با هم مبادله می کنند و سفری پر اسرار و غیر منتظره را آغاز می کنند...
هان یون سئون (Lee Yo-Won) به عنوان بازپرس در کمیسیون حقوق بشر فعالیت میکند. مبنای فعالیت های او تنها براساس حقیقت است به همین خاطر همه فکر میکنند که او حس هم دردی با هیچکس ندارد. وی رازی در زندگی خود دارد که نمیتواند به هیچکس بگوید. از طرفی بائه تانگ هائه (Choi Gwi-Hwa) که یک فرد پرهیزگار در حل پرونده هاست. او در گذشته یک دادستان بوده و اکنون به عنوان بازپرس به کمیسیون حقوق بشر منتقل شده است. هان یون سو و بائه هانگ تائه در مورد همه چیز اختلاف دارند، اما آنها برای افرادی که به کمک آنها نیاز دارند بایکدیگر همکاری می کنند.