کمپانی یوبیسافت، پیش از عرضه رسمی جدیدترین بازی MMO خود The Devision که با داستان سرایی تام کلنسی فقید صورت گرفته، اقدام به ساخت فیلمی کوتاه برای معرفی چهار اپراتور بازی و همچنین شرح بخشی از داستان بازی، کرده است. داستان از این قرار است که یک ویرویس کُشنده از طریق اسکناس های کثیف در آمریکا پخش شده که تمام کشور را به حالت تعلیق در آورده و همه جا نیز آشوب به پا شده است. The Division سازمانی است که با استخداماپراتورهای تاکتیکی از قبل برای این فاجعه آماده بوده و…
رژیم غذایی Paleo یک نوع رژیم غذایی است که در آن به پرهیز از هر نوع غدایی که در دوران Paleo و پیش از دگرگونیهای حاصل از کشاورزی مورد استفادهٔ انسانها نبوده است توصیه میشود.در این مستند پزشکان، متخصصین تغذیه، نویسندگان و کارآفرینان از چهارکشور اطلاعات خود را در این باره به اشتراک می گذارند.
مایکل پیلین داستان هنرمند ایتالیایی قرن هفدهم آرتمیسیا جنتیلسکی را کشف می کند. او نه تنها نقاشی های او، بلکه یک زندگی پیچیده و دشوار را از زیر خاک بیرون می کشد...
داستان این مستند در مورد جوجه ی یک پنگوئن امپراتور می باشد که در سخت ترین شرایط آب و هوایی به دنیا می آید و با مراقبت والدینش با سختی های محیط زیستش آشنا می شود . پنگوئن امپراتور یا پنگوئن فرمانروا ( Aptenodytes forsteri) بلندترین و سنگینوزنترین گونه زنده پنگوئن است که در قطب جنوب زندگی میکند. این پرنده به همراه پنگوئن پادشاه دو عضو سرده پنگوئنهای بیبال را تشکیل میدهند. نر و ماده این پرنده همشکل هستند و نرها اندکی از مادهها سنگینوزنترند. با داشتن وزن میانگینی بیشتر از ۴۰ کیلوگرم، پنگوئن امپراتور در میان سنگینترین پرندگان جهان قرار دارد. رنگ بدن آنها به صورت سفید در جلوی بدن و روی سینه، سیاه در پشت و روی دم و سر، و زرد کمرنگ در بالای سینه و پایین سر تا زرد پررنگتر در نزدیکی و دور گوشها است. این رنگآمیزی نه تنها به آنها کمک میکند تا به استتار در برابر شکارچیان دریایی همچون نهنگ قاتل بپردازند، بلکه در فصل جفتگیری نیز به آنها کمک میکند تا جنس مخالف خود را بهتر جذب کنند. این پرندگان توانایی پرواز ندارند و بالهایشان را برای شیرجه در آب و گرفتن سریع ماهیها به کار میبرند. پرهای این پنگوئن به آن اجازه زندگی در شرایط بسیار سرد قطبی را میدهد…
در سال 2013 شبکه های خبری در تمام جهان از جنگ و جدلی خوفناک در اورست خبر دادند که میان یک گروه از کوهنوردان اروپایی و عده ای شرپا (بومیان اهل نپال که اورست را برای خود مقدس میدانند) صورت گرفت...
لی دونگ شیک (Shin Ha-Kyun) که قبلا یک کاراگاه توانا و ماهر بود طی اتفاقی از زندگی پرهیجانش فاصله گرفته و در پست پلیس در یک شهر کوچک مشغول و تمام کارهای خسته کننده ایستگاه را انجام میدهد ، اما یک روز هان جو وون (Yeo Jin-Goo) که یک کارگاه نخبه است و پدرش مسیر کوتاهی برای رسیدن به سمت رییس پلیس ملی شدن دارد به همان ایستگاه منتقل شده و ریاست آنجا را به عهده میگیرد. آنها با یک قتل که مربوط به پرونده قتل های سریالی 20 سال پیش است و زندگی لی دونگ شیک را تغییر داده ، مواجه میشوند و آرامش آن شهر از بین میرود ، بنابراین تلاش میکنند تا با کمک هم این پرونده را حل کنند …
پرنسس ناک-رانگ، دختر پادشاه نانگنانگوک، عاشق هودونگ، جاسوس گوگوریو شد. او برای کمک به هودونگ در حمله به نانگنانگوک، طبلهای کشورش (طبل آسمانی به نام جا میونگ (جا میونگ گو) که هنگام حمله دشمنان به صدا در می آمد) را پاره کرد. اما داستان عاشقانهی آنها به دلیل علاقهی خواهر بزرگتر ناک-رانگ، جا میونگ، به هودونگ، پیچیدهتر شد.
کیم مو یونگ (Choi Jin-Hyuk) زامبی که 2 سال است از خواب برخواسته و در روستایی در کنار مردم عادی توانسته است زندگی کند و مکالمه و گفتار خود را برگرداند ، بالاخره بعد از 2 سال به شهر برمیگردد و به کاراگاهی تبدیل میشود که سعی دارد حافظه از دست داده خود را پس از تبدیل شدن به زامبی برگرداند و …
یوشیزو یوکاوا یک مشتاق پرشور چشمه های آب گرم است - شکارچی چشمه های آب گرم که توانست منبع چشمه ها را بو کند. یک روز در حالی که در جستجوی یک چشمه آب گرم پنهان برای احیای یک شهر است، از صخره ای سر خورده و می میرد. سپس او توسط یک خدای ایناری از معبد کوچکی که در میان صخره ها پنهان شده است، به دنیای دیگری تناسخ می یابد. شاهزاده پیام رسان ایناری، مایوداما، به یوشیزو می پیوندد. شکارچی چشمههای آب گرم در یوشیزو فوراً تحریک میشود، زیرا با مایوداما در چشمهای که تازه کشف کرده است حمام میکند. سپس یک دختر جن ظاهر می شود ...
داستان زندگی تومویو آکی، یک اوتاکو دبیرستانی که به کار پارهوقت میپردازد تا از علاقهی خود به خرید دیسک بلوری انیمه ها پشتیبانی کند. با شانس فوقالعادهای، او به طور ناگهانی با مگومی کاتو، زیباترین دختری که تا به حال دیده است، برخورد میکند. طبیعتاً، این دیدار زندگی او را به یک تاریکی پیچیده از روابط میکشاند.
یِ جِیایو، الهه غذا، به طور اتفاقی به سلسله هوایی سونگ میافتد و در بدن دختر بزرگ حاکم یانگژو قرار میگیرد. او برای ملاقات با نامزدش فرستاده میشود، اما کاروان عروسی مورد حمله راهزنان قرار میگیرد و او را میدزدند تا به عنوان همسر لیانگ چونیو، رئیس سوم باند سیاه باد، معرفی کنند. چونیوآ که به او مشکوک شده است، معتقد است که او را برای تعقیبش فرستادهاند. اما یِ جِیایو با تیزهوشی و سخنان زیرکانهاش، همراه با مهارتهای آشپزی عالیاش، به تدریج قلب او را تسخیر میکند و گام به گام، اسرار او را میآموزد.
به عنوان نابغهی پرورش روح که از یک سالگی هر ۲ سال یکبار به قلمروی جدیدی دست یافته، «وانگ لینک» وجودی تقریبا شکست ناپذیر است که مهارتی خیلی فراتر از توانش دارد. ولی حال که شانزده سال دارد، با بزرگترین درگیریش مواجه است، دورهی متوسطه! با چالشهای پیاپیای که برایش پیش میاید، برنامهش برای زندگی دبیرستانی راحت همینطور بعیدتر میشود…
اورلاندو بلوم بینندگان را به سفری هیجان انگیز برای کشف خود می برد، زیرا محدودیت های فیزیکی و ذهنی خود را از بین می برد تا به مرزهای شخصی خود از آنچه ممکن است برسد.
این داستان یون سه هئون، یک اوتاکوی جاز است که به دبیرستان هنرهای وویون منتقل شد تا از تابش خیره کننده خانواده کلاسیک خود جلوگیری کند، و هان تائه یی که به دلیل ضربه روحی از جاز متنفر است.
بازیگری ناشناخته به نام Na A-jung که از نقشهای فرعی یکنواخت خود خسته شده است، میخواهد در مرکز زندگی قرار گیرد. در این زمان، دوست دوران کودکی او دو هان، وارث نسل سوم گروه LJ، پیشنهاد ازدواج جعلی را می دهد. جی هان، برادر دوهان، به شدت با محافظت از خواهر و برادرش مخالفت می کند. با این وجود، یک چرخش غیرمنتظره از وقایع رخ می دهد، احساسات را تحریک می کند، و جی هان و آ-جونگ یک جاذبه غیرمنتظره را بین آنها کشف می کنند.
جاه طلبی های Tae-oh که در جهنمی بدتر از ناودان ها بزرگ شده است، از استعدادهای معمولی پیشی می گیرد. همانطور که او از استعدادهای خود به عنوان سلاحی برای رسیدن به اهدافش استفاده می کند، این ها و هی وون در مقابل او ظاهر می شوند که هر کدام خواسته های متفاوتی دارند. این سه به طور سرنوشت سازی دور هم جمع می شوند و سفری خطرناک را آغاز می کنند. آیا پایان خوشی در انتظار آنها خواهد بود؟ یا این یک تراژدی غیر قابل برگشت خواهد بود؟
وقتی یک افسر پلیس معتاد به تبلت، ورونیکا گرن (الکساندرا راپاپورت)، مادر دو فرزند، پسری مرده (سام هررگارد) را می بیند، سلامت عقل خود را زیر سوال می برد. او به زودی متوجه می شود که این دیدگاه ها در حل جنایات حل نشده بسیار مهم است و مجبور می شود با اکراه بپذیرد که پسر ممکن است یک توهم نباشد. ورونیکا همزمان با بدتر شدن کابوس هایش و رابطه با همسرش توماس (توبیاس سانتلمن) جسدی را در جنگل پیدا می کند. او به تدریج متوجه میشود که گذشتهاش میتواند به دستگیری یک قاتل کمک کند.
کشف داستان ناگفتهی محیط سمی و سوء استفادهای در دنیای تلویزیون کودکان دهه ۹۰. شاهد شوید که چگونه ستارگان کودک سابق و کارکنان این صنعت تلاش میکنند تا توازن قدرت در این صنعت را بررسی کنند و دورهای را که هنوز هم زخمهایی که باقی ماندهاند را نشان میدهند، فاش کنند.