فیلم دربارهی یک زندانی جنگ جهانی دوم ژاپنی به نام هاتائو یاماموتو است که در یک زندان سیبریایی زندانی شده . او باور دارد که میتواند با همسر و فرزندانش در ژاپن دیدار کند و برای همین سعی میکند امید را برای هم رزمانش زنده نگه دارد...
این مستند داستان ماه های آخر جنگ 20 ساله در افغانستان را از طریق رابطه صمیمی بین کلاه سبزهای آمریکایی و افسران افغانی که آنها آموزش داده اند، بیان می کند...
در دهمین سالگرد آزادی ویولتا، تینی با همبازیهای سابقش گرد هم میآید تا جشن بگیرند و نمایشی صمیمی، منحصربهفرد و فراموشنشدنی را به طرفدارانش هدیه میدهند...
در دهمین سالگرد انتشار ویولتا ، تینی با Colegas de Elenco Jorge Jorge Blanco ، Candelaria Molfese و Mercedes برای جشن گرفتن همراه می شود و به طرفدارانش نمایش صمیمی ، منحصر به فرد و فراموش نشدنی می دهد.
بومن و بلی، زن و شوهری در جنوب هند، زندگی خود را وقف مراقبت از یک بچه فیل یتیم به نام راگو می کنند و خانواده ای را تشکیل می دهند که شبیه هیچ خانواده دیگری نیست...
افسردگی و اعتیاد به مواد مخدر باعث می شود جانی کش در اوج زندگی حرفه ای خود دست و پا بزند، اما او ایمان خود را دوباره کشف می کند. شامل مکالمه هایی که قبلاً شنیده نشده بود...
مراسم اهدای جوایز ستارهدار شاهزاده ویلیام از پنج راهحل زیستمحیطی با 1 میلیون پوند برای پیشبرد کار آنها برای کمک به بازسازی و محافظت از سیاره ما تقدیر میکند...
این مستند گروه آکاپلا پِنتاتونیکس را دنبال می کند که در تلاش برای یافتن الهام برای آلبوم تعطیلات سالانه خود هستند، و بدتر از همه چیز، مدیر آنها به اشتباه آنها را در یک اتاق پست جادویی حبس می کند....
در این مستند شرح لطیف، اما بیاحترامی از زندگی و حرفه رابرت داونی پدر، کارگردان نترس و رویایی آمریکایی که معیارهای کمدی ضدفرهنگی را در دهههای 1960 و 1970 تعیین کرد، دنبال کنید...
خانواده ای در سال 1991 در تعطیلات هستند که دختر نوجوانشان تصمیم می گیرد با دوستش فرار کند. پدر و مادر آنها در زمان به سمت جلو به سال 2022 سفر می کنند و می بینند که اسپانیا در سه دهه چقدر تغییر کرده است....
دو دوست در یک برنامه بهبودی مواد مخدر در جنوب، با ساختن فیلمی کوتاه در مورد درد و رنجی که برای خانوادههایشان ایجاد کردهاند، تلاش میکنند تا با اعتیاد و بیماری روانی خود کنار بیایند...
لی یو-جین، دختری هجدهساله، با دشواریهای زیادی در زندگیاش دستوپنجه نرم میکند. مادرش پس از بارداری، خانه را با دوستپسرش ترک میکند و او را تنها میگذارد. یو-جین برای تأمین هزینههای زندگی، در یک پیتزافروشی مشغول به کار پارهوقت میشود. این کار به او فرصت آشنایی با افراد جدید را میدهد و آرامش و ثبات را به زندگیاش بازمیگرداند. با این حال، رابطهی پرفرازونشیب او با مادرش و گرفتار شدن در یک مثلث عشقی، چالشهای جدیدی را پیش رویش قرار میدهد.
چیتوز-چان پنگوئنی است که در کیوتو زندگی می کند. او از این که با مردم ارتباط برقرار کند و در حالی که با کنجکاوی در خیابان های کیوتو قدم می زند، غذاهای خوشمزه بخورد، لذت می برد. این داستان مکان های محبوب کیوتو مانند معبد کیومیزو، معبد گینکاکو و جیون را از دیدگاه پنگوئن به تصویر می کشد. این یک داستان کوتاه درباره یک پنگوئن نوستالژیک و گرم است که قلب را درمان و تسکین می دهد.
دو هون، کارمند اداری غمگینی که با فست فود زندگی میکند و فقط بین خانه و شرکت رفت و آمد میکند، وقتی مرد همسایه به عنوان هدیه به او برنج شیرین میدهد و سطح قند او را دوباره پر میکند، میدرخشد. مرد همسایه یون سو است که به طور ناگهانی کالج را رها کرد. یون سو صراحتاً اعتراف کرد که فرار کرده است زیرا جرات اعتراف به دو هون را نداشت. اما یون سو که اکنون این موضوع را متعلق به گذشته میداند و دو هون که از آن روز شروع به مراقبت از یون سو کرده است، هر شب با هم شام میخورند. حتی دو هون هم متوجه نشد، احساساتش نسبت به یون سو کم کم داغ می شود... از یک روز آرامش در پختن یک غذای عاشقانه لذت ببرید که هر لقمه ای را مجذوب خود می کند!
داستان درباره دختر جوانی به نام تانیا دگورچاف ( Tanya Degurechov ) است که در خط مقدم جنگ در حال مبارزه است. اون در زندگی قبلی خود در ژاپن یک کارمند بود ولی یک نفر اون رو میکشه و بخاطر غضب خداوند به شکل دختری کوچک دوباره تولد یافته. به عنوان تانیا در دنیایی که جادو به لطف خداوند وجود داره تناسخ پیدا میکنه.
حالا سال ۲۰XX است. زمین توسط هیولاهایی که “دشمن بشریت” نامیده میشدن مورد حمله قرار دادند. برای جلوگیری از خطرات آینده، مدارس خصوصی با نوجوانان با استعداد درست شد. “با استعداد” ها قابلیتهای عجیب و غریب دارند که قوانین طبیعت را نادیده میگیرند. در بین همین “با استعداد” ها یک نفر عجیب و غریب هست که هیچ قابلیت خاصی نداره ولی به یکی از این مدارس رفت. داستان ما دربارهی همین نفر عجیب و غریب هست که فقط با استفاده از ذكاوت و حیله گری سعی داره دشمنان بشریت رو شكست بده.
داستان سریال در مورد سه کارگر به نامهای کورال، وندی و جینا است که در یک کلوب شبانه کار میکنند. آنها در پی وقوع یک حادثه، از واسطهی خود و افراد جنایتکار او در حال فرارند و فقط سعی میکنند «پنج دقیقه بیشتر» زنده بمانند.
«دیگه فقط واسه خودم زندگی میکنم!» تنها چیزی که قویترین قاتل جهان تو زندگیش میدونست، اجرای دستورات بالادستیهاش بود— تا اینکه اونا تصمیم به کشتنش گرفتن. او با افسون یک الهه به زندگی برگشت، به دنیایی مملو از شمشیر و جادو. به او فرصتی اعطا شد تا اینبار زندگیاش را تغیر دهد. اما به همین سادگی هم نیست... او باید یک ابر قهرمان را که قصد نابودی جهان را دارد شکست دهد. بزرگترین قاتل ما که حالا با اسم «لوف تواتا دِ» شناخته میشد، سر قاتل ما بسیار شلوغ بود مخصوصا به دلیل تمام دخترانی که او را احاطه کرده بودند. شاید لوف قاتلی بینظیر بوده، اما چگونه از پس حریفانی با قدرتهای جادویی بر خواهد آمد؟
رایزل از خواب ۸۲۰ سالِ خود بلند میشود. او لقب مخصوص نوبلِس (اشراف زاده) که اشرافزادهای اصیل و محافظ دیگر اشرافزادهها است را دارا میباشد. در تلاش برای محافظت از رایزل، خدمتکار او فرانکشتاین او را در دبیرستان یه-رن ثبتنام میکند، جایی که در آن رایزل عادات و کارهای روزمره دنیای انسانها رو از طریق همکلاسیهایش یاد میگیرد. هرچند، یونیون (اتحاد) یک سازمان مخفی قدرتمند با ارتباطاتی در سراسر زمین و هدف حکمفرمایی بر دنیا، انسانهای اصلاح شدهای رو میفرستد و به تدریج در زندگی رایزل دخالت میکند. همین باعث میشود که رایزل از نیروی قدرتمند خود برای محافظت ...
پس دقیقاً چه اتفاقی میافتد وقتی هاچیمان هیکیگایا، یک دانشآموز دبیرستانی منزوی که هیچ دوستی ندارد، به دوست پیدا کردن علاقهای ندارد و باور دارد که تجربههای دبیرستانی عالی که همه معمولاً دربارهشان حرف میزنند، یا وهم هستند یا دروغ محض، توسط یک عضو خیر هیئت علمی مجبور میشود به باشگاه “خدمات داوطلبانه” که فقط یک عضو دارد، یعنی یوکینو یوکینوشیتا، بپیوندد؟ یوکینو کسی است که باهوش و جذاب است و به طور کلی فکر میکند که همه در مدرسهاش از او پایینتر هستند.
کنزو تنما یک جراح مغز است که در بیمارستانی در آلمان مشغول به کار میشود. و پایه های پیشرفت را یکی پس از دیگری رد میکند و به موفقیت و اعتبار بسیار بالایی می رسد. و با “اوا” دختر رئیس بیمارستان نامزد میشود. اما تنما مخالف سیاست های بیمارستان در قبال بیماران است. و پیوسته و همیشه در پی راهی برای عوض کردن این سیاست ها است. روزی دو زخمی که دو قلو و برادر هستند را به بیمارستان میاورند که یکی از انها زخم گلوله ای در سر دارد و دیگری کلماتی عجیب را با خودش زمزمه میکند که راجع به کشتار و… است. بعد از مدتی از بستری این دو مجروح بیمار دیگری که یک شخصیت سیاسی بزرگ و معروف هست نیز در بیمارستان بستری میشود و تنما تصمیم میگیرد بر خلاف سیاست های بیمارستان عمل کند. و به جراحی بیماران اولی بپردازد با این تصمیم بیماران اول نجات میابند اما سیاستمدار جان خویش را از دست میدهد به این ترتیب تنما همه زندگی پزشکی اش و حتی نامزدش را از دست میدهد …پس از برکناری تنما قتل های مرموزی در بیمارستان به وقوع میپیوندد و اکثر دکتران به طرز مرموزی به قتل میرسند که رییس بیمارستان نیز جز مقتولین هست به این ترتیب چشم همگان به سوی تنما برمیگردد و او که بی گناست حالا تبدیل به یک قاتل فراری شده چطور می تواند بیگناهی خود را ثابت کند ..
در کودکی، ماسامونه تحت تاثیرات منفی دختر ثروتمند و زیبایی به نام آکی قرار گرفت. او تصمیم گرفت تغییر کند و به عنوان یک دانشآموز دبیرستانی خوشتیپ بازگردد تا از عذابدهندهاش انتقام بگیرد. با کمک خدمتکار آکی، ماسامونه شروع به ساخت رابطهای با آکی کرده و قصد دارد قلب او را بشکند. با این حال، همانطور که دوستی او با آکی شروع به رشد میکند، ماسامونه شروع به پرسیدن از اهداف نقشههای شرورانه خود میکند.
«دوريت كوچولو» يكي از بهترين اقتباسهاي تصويري از آثار چارلز ديكنز اين نويسندهي كلاسيك است وداستان دختري صبور و پرتلاش به نام ايمي دوريت است كه پدرش به زندان مي افتد.در اين مجموعه حوادث و وقايعي اتفاق مي افتد كه نشان دهنده سختي ها و مشقاتي است كه دوريت تحمل مي كند. او براي تامين هزينه هاي زندگي به گلدوزي و خياطي مي پردازد تا اينكه مردي به نام آقاي كلنام باعث آزادي پدر او از زندان مي شود و ثروت بسياري نصيب خانواده دوريت مي شود و ...
تسوموگی مدیر جدید گروه آیدلیش 7 (IDOLiSH7) است که باید هفت خواننده جوان را به ستارههای محبوب تبدیل کند. هر یک از آنها شخصیت و پیشینهای منحصر به فرد دارند. تسوموگی باید همه آنها را آموزش دهد و به آیدلهای معروف تبدیل کند، در حالی که با سختیهای صنعت سرگرمی مبارزه میکند.
ماتسو یورانو، دانشجوی عشق کتاب که تازه مجوز کتابداری اش را دریافت کرده و انتظار می رود پس از فارغ التحصیلی وارد شغل رویایی اش شود، در حین زلزله بسیار شدیدی زیر دسته ی بزرگی از کتاب هایش گیر کرده و می میرد. به منظور مطالعه کردن بیشتر آرزوی تجدید حیات می کند، او به دنیایی با ادبیاتی سطح پایین و تعداد اندکی کتاب فرستاده می شود. به عنوان دختر 5 ساله یک سرباز،مین، به زندگی باز می گردد. مهم نیست مه چقدر شوق به مطالعه دارد، هیچ تابی آن اطراف پیدا نمی شود. اگر کتابی نیست پس چه کار کند؟ خودتان آن ها را می سازید... هدف او، این است که هر طور شده کتاب دار شود و مطالع کند. در ابتدا او شروع به ساختن آن ها می کند.
این سریال روایتی را به تصویر میکشد از شخصی دو رگه ای از ایرلند و کری، که در کانادا به مبارزه با شرکت هادسون بی پرداخته است. این شرکت قدرتمند سعی دارد تا تجارت پوست حیوانات را در دست بگیرد.
اوه جی سو (Kim Dong-Hee) دانش آموز نمونه مدرسه ایست که برای پرداخت شهریه مدرسه خود مجبور به انجام کار خطرناکی میشود که در نهایت آن کار به یک جنایت تبدیل شده و او را گرفتار کرده و به یک جنایتکار تبدیل میشود ، در همان دبیرستان ، سئو مین هی (Jung Da-Bin) و بائه گیو ری (Park Joo-Hyun) دیگر دانش آموزانی هستند که پای آنها هم به این جنایت کشیده میشود و…
به نظر میرسد خونآشامها در میان انسانها زندگی میکنند. البته دولت از وجود آنها خبر ندارد، چون ظاهرشان با انسانها تفاوتی ندارد. آنها هم نیازی به خوردن خون ندارند، اما وقتی حس میل یا عصبانیت به آنها دست میدهد، میتوانند به هیولایی کنترل ناپذیر تبدیل شوند.
"سم" نوجوانی 18 ساله که مبتلا به اختلال اوتیسم است، به این فکر می افتد که دیگر وقت آن رسیده تا دوست دحتری برای خود پیدا کند. این تصمیم و استقلال طلبیِ "سم"، باعث می شود مادرش نیز تغییر را بپذیرد و در این راه که زندگی اش را برای همیشه تغییر میدهد کنار او باشد...
یوتو آیاسه، یک دانش آموز معمولی، در کتابخانه مدرسه به طور تصادفی متوجه می شود که هاروکا نوگیزاکا، یک دانش آموز زیبا، باهوش و ثروتمند، یک طرفدار سرسخت انیمه و مانگا است. یوتو به هاروکا قول می دهد که این را مخفی نگه دارد و...