هنگامی که یک بسته اسرارآمیز روی میز پروفسور فیزیک تیموتی کوث قرار می گیرد، او از کشف این که آن بسته یک مکعب اورانیوم از دوران آلمان نازی است، شوکه می شود....
شاهدان عینی از برخوردهای ادعایی خود با گرگینهها، از جمله برخورد در جادههای روستایی، درگیریهای رو در رو و حتی کشف بقایای خرد شده یک قربانی گرگینه، توضیح میدهند...
سیزدهمین رویداد سالانه کشتی حرفه ای مانی این د بنک که توسط WWE تولید می شود . این مسابقه برای کشتی گیران بخش برندهای راو و اسمکدان این پروموشن برگزار شد...
دیامز ستاره بزرگی در فرانسه در دهه 2000 بود و حدود چهار میلیون آلبوم در خانه فروخت و صدها میلیون بازدید از یوتیوب داشت. او به طور ناگهانی در اوج موفقیت خود در سال 2008 از زندگی عمومی کناره گیری کرد و ...
یک صلحطلب پس از کشته شدن همسر باردارش توسط شبهنظامیان ، برای مبارزه به عنوان یک تکتیرانداز در دونباس، اوکراین، استخدام میشود و قول انتقام گرفتن از همسر و همرزمانش را میدهد...
گروه «ترینیتی» متشکل از سه خواننده جوان و توانمند ایرلندی، امت اوهانلون، کانر مورفی و رونان اسکالارد، شب دلانگیزی از موسیقی ایرلندی را با اجرای تنظیمهای تازهای از آهنگهای محبوب، از جمله "Red Is the Rose" و "Danny Boy"، ارائه میدهند.
شرکای زن مردانی که رئیس جمهور ولادیمیر پوتین را در راس کار قرار داده اند، با فاش کردن رازهای ماندن زیر سایه او و بهایی که برخی برای سخن گفتن پرداخته اند، همه چیز را به خطر می اندازند...
هنگامی که شهردار هومدینگر گربه رباتی خود میو-میو را به یک موجود فلزی عظیمالجثه و خطرناک تبدیل میکند که فلز میخورد، گشت سگها برای متوقف کردن این موجود از گربهها کمک میگیرند.
یکی از بهترین کامبک های تمام دوران. کایل بوش زمانی با محدودیتهای فیزیکی خود مواجه میشود که در سال 2015 به یک شکست حرفهای پایان میدهد و راهی برای بازگشت به اولین دوره از مسابقات قهرمانی سری جامها پیدا میکند..
بدون رحم، بدون پشیمانی بینندگان را به زمستان 1993 برمی گرداند، با سفری به دنیای عمیقاً نگران کننده پل چارلز دنیر، جوان 21 ساله ای که در حال حاضر در حال گذراندن سه حبس ابد برای قتل های فرانکستون است...
کمدین پل ویرزی روی صحنه می رود تا در مورد دویدن بی دست و پا در داروخانه ها، وسواس او با نمایش های جنایی و اینکه چرا همسرش اهداف تناسب اندام او را خراب کرده است، صحبت کند...
سریال سلجوقیان بزرگ که در مورد تاریخ ایرانیان و ظهور این سلسله قدرتمند می باشد. دشمن سلجوقیان حسن صباح است و شخصیتهایی همچون نظام الملک، عمر خیام و ملکشاه در این سریال حضور دارند...
سال ها پیش، جنگی در ژاپن درگرفت که کانتو را در برابر کانسای قرار داد و باعث تقسیم کشور شد. کانسای تحت استعمار کانتو قرار گرفت، اما با گذشت زمان به آرامی دولت و پلیس کنترل کانسای را از دست دادند و کانسای به دست جنایتکارنی که به آکودما معروف بودند افتاد.
(فردا) وقتی بچه بوده مادرش پریهان اونو ترک کرده و اون با سختی های زیادی بزرگ شده و با تمام وجود سعی بر انتقام گرفتن از مادرش رو داره. برای همین وارد یه رابطه ی نامشروع با شوهر خواهرناتنیش میشه. پریهان اصلا از فردا خوشش نمیاد و تنها دخترش رو برنا میدونه و سعی میکنه با پیشنهاد پول به فردا اونو از زندگی دخترش دور کنه. برنا برای این که بدونه شوهرش با کی بهش خیانت میکنه به خونه باغشون میره و با فردا رو به رو میشه و در پی درگیری که پیش میاد سرش به جایی میخوره و میمیره. فردا از برادرش آراس میخواد که اونو در دریاچه بندازه و به این ترتیب پای آراس رو هم وسط میکشه. فردا به هیچ وجه عذاب وجدانی نداره ولی با این اتفاق زندگی همه زیر و رو میشه…
سلیم کارا، دادستان ایده آلیست جمهوری ترکیه، از سلجوق تاشکین، رئیس جرائم سازمان یافته ای که هشت سال پیش به دست خودش به زندان افتاده بود، پیشنهادی دریافت میکنه که نمیتونست ردش کنه. تاشکین به دادستان میگه حاضره شاهد بشه تا دادستان بتونه کل گروه های تبهکاری رو آشکار کنه و از میان برداره. ولی برای این فقط یه شرط داره و اون اینه که شخصا خود دادستان از پسر تاشکین یعنی آکگون گوکالپ تاشکین محافظت کنه. این شرایط برای گوکالپ که در دنیای تبهکاری بزرگ شده و ظاهری خطرناک و مشکل دار داره سخته…
در سال 1983 ، دنیس نیلسن قاتل زنجیره ای اسکاتلندی پس از کشف بقایای انسانی که باعث مسدود شدن مجرای تخلیه در نزدیکی خانه او در لندن شده بود ، دستگیر شد...
داستان سریال درباره زینب، معلم موسیقی که به همراه همسرش احمد، به خونه ای جدید نقل مکان می کنند است. زینب در روز تولدش آرزویی میکنه... پنج سال بعد همه چیزشو از دست میده و...
"رئیس، لطفا کمک کنید شکوفا بشیم!" در توکیو، جایی هست به اسم ولود وِی. خیابونیه که به خاطر گروه های تئاتری که توش نمایش دارن معروفه. ایزومی تاچیبانا که سابقا یک بازیگر روی صحنه بوده، با نامه ای که میگه "پر از بدهی! صفر مشتری! فقط یک بازیگر!" به اونجا میرسه. این نامه وضعیت گروه تئاتری به اسم مانکای کمپانی که قبلا معروف بوده رو توصیف میکنه. وظیفه ایزومی اینه که کمپانی رو از اول بسازه و به عنوان رئیس جدید افتخار سابقش رو برگردونه.
سمت چپم داستان عشق سرّا، دختر جوانی که در اوج جوانی مجبور شده روی پاهای خودش بایسته و مسئولیت مراقبت از مادرش رو به دوش بکشه و سلیم، ولیعهد خانواده ی اشرافی کوتلوسای را به نمایش خواهد کشید. سرّا یک دانشجوی بسیار موفقه که از دانشگاهی که متعلق به خانواده ی سلیمه بورس گرفته و با جدیت تمام تحصیل میکند و در نقطه ی مقابل سلیم از روی مجبوریت به ادامه ی تحصیل ادامه میدهد…
زندگی در یه محل شناخته شده برای جرم جوانیش، ماکوتؤ بیست و یک ساله دوست شاه، رهبر یه گروه نوجوونی به اسم جی-بویزـه، با اینکه خودش شخصاً تمایلی به عضویت در گروه نداره. ماکوتو با شناخته شدنش بخاطر خونسردیش و توانایی حل مسائل، با خنثی کردن موقعیتهای پرتلاطم و دور نگهداشتن دوستانش از خطر، تبدیل به یه مشکلگشا میشه. ولی، مرگ دوستدخترش و دعوای گنگشون با یه گنگ رقیب این تهدید رو به عمل میاره که بیشتر از اون چیزیه که ماکوتو از پسش بربیاد.
در یک شرکت استعدادیابی در استانبول ، ماموران تلاش می کنند تا مشتریان ستارگان خود را راضی و تجارت خود را حفظ کنند. مأمورین در شرایطی که زندگی شخصی و حرفه ای آنها را در هم می آمیزد ، وضعیت را به وضعیت دیگری برمی گردانند.
ناره(Neslihan Atagul) دختر سفیر هستش و سنجر(Engin Akyürek) پسر کشاورزیه که از بچگی عاشق همدیگه میشن ولی برادر ناتنی ناره که پدرش ازبچگی بزرگش کرده بود بهش تجاوز میکنه و ناره نمیتونه اینو به سنجر بگه چون میدونه قاتل میشه، روز ازدواجشون سنجر فکر میکنه ناره بهش خیانت کرده و اونو بیرون میکنه و ناره خودکشی میکنه و مثل پرنده ای از روی پرتگاه پرت میشه ولی...