یک باستان شناس آمریکایی بنام «ریچارد اوکانل» که در مصر، مستعمره ی فرانسه، مشغول حفاری در یک شهر باستانی بنام هاموناپترا است، بطور تصادفی یک مومیایی را بیدار می کند...
یوقتي جسد موميايي شده و سه هزار ساله ي «ايمهوپت» (ووسلو) - که به موزه ي ايتاليا انتقال يافته - زنده مي شود تا تلاش هاي شرورانه ي خود را براي ناميرايي از سر گيرد، آرامش خانوادگي «ريک اوکانل» (فريزر) بر هم مي خورد...
در پاییز ۱۹۴۲ ارتش آلمان نازی تا پشت دروازههای استالینگراد پیشروی کرده و سعی در تصرف شهر دارد. در سوی دیگر، واسیلی زایتسف تک تیرانداز ماهر روسی با حمایت دانیلف افسر تبلیغات به یک قهرمان محلی تبدیل میشود، اما با آمدن سرگرد کونیگ آلمانی که یک تیرانداز زبده است، مهارت او به چالش طلبیده میشود. در حالی که دامنه جنگ گستردهتر میشود، میان این دو نیز جدالی شخصی درمیگیرد و هر کدام سعی میکنند تا دیگری را هدف گلوله قرار دهند...
داستان فیلم درباره مردی به نام تام (مایکل فاسباندر) می باشد که در یک جزیره واقع در سواحل استرالیا نگهبان فانوس دریایی است. وی بزودی در این محل عاشق ایزابل (آلیشیا ویکاندر) می شود و در آن سو، ایزابل نیز دلباخته تام می شود تا عاشقانه ای دلنشین میان این دو شکل بگیرد. اما این دو پس از ازدواج، قادر به بچه دار شدن نیستند، تا اینکه یک روز آنها بچه ای از دریا نجات می دهند و...
جانی که یک افسر بلند مرتبه ارتش امریکا است و او بهترین دوست بندینگ بارون است به طور ناگهانی میمرید و بعد از مرگ او متوجه می شوند که یک فایل از چند واقع را جایی قرار داده که سازمان مخقی انها را به خطر می اندازد درهیمن حال فایل ها به دست نانسی میرسد و….
«جان کانستنین» به خاطر ارتباطش با موجودات ماورای طبیعی شهرت دارد. او به خاطر خودکشی یک بار به جهنم رفته است، اما دوباره به زندگی بازگشته تا شاید با انجام اعمال خوب، جایی در بهشت برایش پیدا شود. بعد از داخل شدن در یک سری از ماجراها، او در میابد که شیاطین قصد دارند با شکستن محدودیتها به دنیایی انسانها وارد شوند و او پا در راهی می گذارد که نهایتا به نبرد مستقیم با شیطان منتهی می شود.
در جريان دادگاه رسيدگي به شکايتي عليه يک شرکت اسلحه سازي، فردي به نام «زيکن فيچ» (هاکمن) از طرف شرکت استخدام مي شود تا تک تک اعضاي هيأت منصفه را شناسايي کند. او در مورد تقريبا همه ي اعضا موارد اتهام برانگيز پيدا مي کند و فقط متوجه مي شود که دو عامل را ناديده گرفته بوده است: يکي «نيک ايستر» (کيوساک)، از اعضاي هيأت منصفه که نقشه هاي خاص خود را دنبال مي کند و «مارلي» (وايس)، زني مرموز که برنامه هايي سرهم کرده تا باقي اعضاي هيأت منصفه را هم رأي خودش گرداند...
زمانی که ملکه بیمار می شود، ندیمه او سارا، امور را به دست می گیرد. اما بزودی ندیمه ای دیگر به نام ابیگل از راه می رسد و جایگاه او را متزلزل می کند و...