هنگامی که آرتور کوری میفهمد که او وارث امپراطوری زیر آب آتلانتیس است ، او باید حرکت بزرگی را انجام دهد تا مردمش را هدایت کند و به قهرمان کل دنیا تبدیل شود و…
با محبوبیت هرچه بشتر اَبَرقهرمانان در سینما، تعداد بیشتری از این شخصیت ها در حال ورود به سینما هستند. در جدیدترین مورد، اینبار « آکوامن » با اثری مستقل به سینما آمده تا او نیز روایتگر داستان زندگی خود باشد. این شخصیت کتاب های مصور، در سال 1941 خلق شد و از آن پس داستانهای مختلف خود را در مجموعه های تصویری گوناگون در اختیار داشت و در نهایت نیز به گروه « لیگ عدالت » که متشکل از اَبَرقهرمان های کمپانی DC است ملحق شد.
در وصف کمالات « آکوامن » اینچنین گفته شده که او فرمانروای دریاهاست و در زیر آب هیچکس نمی تواند حریف او باشد. وی از هوش بسیار بالایی برخوردار است و ظاهراً با یک پیغام، تمام موجودات زنده زیر آب به فرمان او در می آیند و قابلیت هر نوع رزمی را خواهند یافت. توانایی های این شخصیت البته فقط منوط به دریاها نیست بلکه در خشکی نیز کسی یافت نمی شود که بتواند حریف او باشد. این موجود دو زیست توانایی شنوایی و بویایی فوق العاده ای دارد و از سرعت بسیار بالایی برخوردار است.
داستان « آکوامن » یکسال پس از وقایع « لیگ عدالت » رخ می دهد. جایی که آرتور ( جیسون ماموآ ) اَبَرقهرمانی است که گهگاهی فعالیت های اَبَرقهرمانانه انجام می دهد اما هدف مشخصی ندارد تا اینکه خبر می رسد برادر او ( پاتریک ویلسون ) قصد دارد به اهالی روی خشکی حمله کرده و جنگی را آغاز نماید. با توجه به وضعیت متزلزل تاج و تخت در آتلانتیس، آرتور تصمیم می گیرد تا نیزه افسانه ای را یافته و پادشاهی خود بر دریاها را تثبیت نماید اما...
در دو سال اخیر جنس فیلمنامه های آثار اَبَرقهرمانی به حدی تغییر کرده که بتوان خلاقیت هایی در آن یافت. یکی از بهترین مثال ها در این خصوص فیلم « لوگان » بود که به خوبی توانسته بود شخصیت اَبَرقهرمان داستان را پرورش دهد و روند داستانی نیز باورپذیر از آب درآید. اما اینجا در « آکوامن » چنین مواردی اهمیت ندارد و علت و معلول ها چنان ساده و پیش پا افتاده هستند که به نظر می رسد اثر متعلق به سالهای اولیه حضور اَبَرقهرمانان در سینماست و وجه تشابه چندانی میان او و همکاران دیگرش نیست.
فیلمنامه شلوغ و شلخته « آکوامن » هیچ فرصتی برای شخصیت پردازی و توجه به جزئیات قصه در اختیار سازندگان نگذاشته است بطوریکه همه قصه های فرعی فیلم ناقص هستند؛ گویی حوصله کافی برای نگارش آنها صرف نشده باشد. شخصیت اورم و انگیزه های او برای حمله به زمینی ها و حتی فرمانروایی دریا، کافی نیستند و به نظر می رسد بیشتر بابت کمبود مغز در ذهن او بوجود آمده است! اشارات عجیب و غریب فیلم به آلودگی دریاها و مسائلی از این دست، یک وصله کاملاً اشتباه به فیلم محسوب می شود چراکه اصولاً تمام بخش های فیلم در دنیای فانتزی خودش سیر می کند و جدی گرفتن آن و گریز زدن به متعلقات دنیای واقعی و معضلات آن، یک تضاد ناهماهنگ با فضای داستان ایجاد می کند. برخلاف برخی از آثار اَبَرقهرمانی، « آکوامن » فانتزی ترین اثر در این سری محسوب می شود و ترکیب موارد محیط زیستی با داستان شاید در مطرح کردن شعار مناسب باشد اما در « آکوامن » با فرمت کنونی، یک ضعف آشکار به شمار می رود.
جیمز وان کارگردان این فیلم، در شخصیت پردازی آکوامن نیز تغییراتی ایجاد کرده که با آنچه که در « لیگ عدالت » مشاهده کرده بودیم تفاوت های آشکاری دارد. در آن فیلم، آکوامن شخصیتی گردن کلفت محسوب می شد که بیشتر بابت روحیه قلدر مابانه اش شناخته می شد. اما در فیلم مستقل « آکوامن » او بذله گو شده و از هیچ موقعیتی برای تکه پرانی نمی گذرد. چنین رویه ای گاهاً باعث می شود روند فیلم به لودگی گرفتار شود و البته ضریب هوشی قهرمان داستان نیز هربار به پائین تر از دقایق قبل سوق دهد! رابطه عاشقانه فیلم میان او و مرا ( با بازی امبر هرد ) نیز دیگر ضعف فیلم است که ابداً جذابیتی ندارد و به نظر می رسد می توان ترکیب جیسون ماموآ و امبر هرد را یکی از ناامید کننده ترین عاشقانه های اَبَرقهرمانی در چند سال اخیر برشمرد. رابطه ای که شیمی و درک متقابلی در آن به چشم نمی خورد و البته زمانی که هنوز کار به عاشقانه نکشیده، وضعیت به مراتب بهتری دارد و قابل قبول است.
جلوه های ویژه فیلم با اینکه مهمترین نقطه قوت فیلم محسوب می شوند اما در این بخش نیز ضعف های فراوانی مشاهده می شود. مسلماً ساخت اثری که بخش اعظمی از آن در زیر آب جریان دارد، جاه طلبی فراوانی در بخش جلوه های ویژه محسوب می شود اما فیلم به خوبی از پس خلق آن برآمده است با این توضیح که جزئیات بیش از حد صحنه باعث برهم خوردن توازن زیبایی شناسی شده و به عبارت دیگر، ما با صحنه های شلوغی مواجه هستیم که باعث از دست رفتن تمرکز می شود در حالی که برای خلق آن تلاش و زحمات زیادی کشیده شده است. صحنه های فراوانی در فیلم وجود دارند که لذت تماشای آن تنها با حضور در سالن سینما و تماشا بر پرده عریض میسر می شود اما همانطور که اشاره شد، این صحنه ها از عدم مدیریت رنج می برند تا صحنه ها ( مخصوصاً در اواخر فیلم ) بیش از اندازه شلوغ باشد.
در میان بازیگران فیلم، جیسون ماموآ کماکان تاثیرگذارترین بازیگر فیلم به شمار می رود و علی رغم بذله گویی پایان ناپذیرش در فیلم، کماکان بهترین انتخاب برای بازی در نقش آکوامن می باشد. امبر هرد یکی از بازیهای ضعیف فیلم را رقم زده و نمی توان دلیل موجهی بابت حضور او در فیلم یافت. دیگر بازیگران مطرح فیلم نظیر نیکول کیدمن و ویلیام دافو نیز کاری از پیش نبرده اند و حضور محدودی را بر پرده سینما تجربه کرده اند.
« آکوامن » اثری سرگرم کننده محسوب می شود که حداقل ویژگی های لازم برای سرگرم کنندگی را در اختیار دارد اما نه برای مخاطب بزرگسال سینما. روند قصه به حدی ساده و پیش پا افتاده و مشخصاً تکراری است که حتی جلوه های ویژه پر زرق و برق فیلم در داخل دریا نیز نمی تواند کمک چندانی به حال و روز فیلم کند. به تمام اینها باید شخصیت هایی با حداقل ضریب هوشی را نیز به داستان اضافه نمائید که با رویت آنها نمی توان اهمیتی برای سرنوشت شان قائل شد. « آکوامن » سرگرم کننده است اما نمی تواند یک اثر مهم و ماندگار باشد.
سپاس از سایت فوقالعادهای که دارید. مثل اقیانوسی میمونه که من هر روز در اون غرق میشم و دلم نمیخواد بیرون بیام! یکی از کاملترین آرشیوهایی که دیدهام که از کشورها و ملیتهای مختلف فیلمهایی با کیفیتهای گوناگون رو شامل میشه! سپاس!
در مورد این فیلم:
متاسفانه، انتظاری که از این فیلم داشتم خیلی بیشتر از چیزی بود که دیدم. با وجود همه تبلیغهایی که از این فیلم شد، اصلا نتونست نظر من رو جلب کنه. برعکس فیلمهای سوپرقهرمان دیگه که از همین دی سی و یا مارول دیدهام.
فیلمنامه بسیار ضعیفی که کاملا قابل پیشبینی هستش، و شخصیتهایی که هیچ پیچشی در آنها وجود نداره. از همه بدتر این موضوع بود که در تمام طول فیلم احساس کردم نویسنده قصد داره بیننده رو با شخصیتها و ماجراهای جدید بمباران کنه، انگار که تمام کتابهای مصور آکوامن قراره در یک فیلم خلاصه بشه! مثل اینکه مثلا تمام کتابهای ارباب حلقهها رو در یک فیلم بسازن و تحویل بیننده بدن تا با وجود همه این اتفاقات پشت سر هم براش سردرگمی بوجود بیاد.
به نظر من تنها نکته جذاب این فیلم استفاده شایسته از جلوههای ویژه بود. که واقعا جای تقدیر داره.
بازیهای ضعیف دو بازیگر نقش اول، که البته کاملا قابل حدس بود، عامل دیگهای برای عدم ارتباط برقرار کردن با این فیلم بود.
دیالوگها و صحنههای اضافه بسیار زیادی در فیلم بود که به جرات میتونم بگم، با حذف اونها، حداقل نیم ساعت از زمان عذاب دادن بیننده کم میشد. ولی خب، کارگردان و تدوینگر تصمیم گرفتن فیلمی با مدت زمان 2 ساعت و 23 دقیقه، اگر اشتباه نکنم، برای اکران آماده کنند و هیچ نکته و جایی رو از قلم نندازند به امید اینکه اینکار باعث بهتر شدن فیلمنامه و فیلم میشه که متاسفانه، حداقل برای من، اینطور نبود. فقط باعث شد که دلم بخواد فیلم زودتر به جای اصلی برسه و زودتر تموم بشه. و از اونجایی که جلو زدن و یا ندیدن فیلم تا انتها رو توهینی که تلاشهای کل گروه فیلمسازی میدونم، مجبور به دیدن فیلم تا انتها شدم.
از دید من، این قسمت از فیلم آکوامن، چیزی نیست که در خاطرهها باقی بمونه، حداقل من که سعی دارم زودتر فراموشش کنم! :)
تنها برای یکبار دیدن کافی است.
استیو راجرز سعی دارد تا وارد نیروهای نظامی آمریکا شود اما تلاشش ناموفق است تا اینکه طی آزمایشی در راستای اهداف محرمانه دولت آمریکا به یک قهرمان تبدیل میشود و …
مخترع میلیاردر، «تونی استارک» که اکنون تمام دنیا از زندگی دوگانه او بعنوان «مرد آهنی» خبر دارند، از طرف دولت تحت فشار قرار می گیرد تا تکنلوژی ای که بدست آورده را به ارتش بدهد. استارک که نمی خواهد به این راحتی اختراعش را در اختیار دیگران بگذارد، تصمیم می گیرد به همراه دوستانش در مقابل دشمنانی قدرتمند بایستد.
بتمن که از عملکرد ابرقهرمان ، سوپرمن در هراس است، خود را تبدیل به ناجی جدید شهر گاتهام میکند. زمانی که بتمن و سوپرمن در جنگ با یکدیگر به سر میبرند، تهدیدی تازه نسل بشر را در خطر بزرگتری از آنچه با آن رو به رو بودند قرار میدهد…
«پيتر پارکر» (مگواير) هنوز براي روزنامه ي «ديلي باگل» کار مي کند و هنوز آماده است تا در هيئت «اسپايدر من» به کمک مردم بشتابد. تا اين که يک توده ي سياه رنگ ماوراي زميني خود را به بدن او مي چسباند و «پيتر» را متوجه نيمه ي تاريک وجودش مي کند. به اين ترتيب يک «اسپايدر من» خشن و بي رحم پا به عرصه مي گذارد...
کارمند سازمان ملل “گری لین” برای جلوگیری از گسترش بیماری که انسان ها را تبدیل به زامبی می کند دنیا را زیر پا می گذارد. زامبی هایی که ارتش ها و دولت ها را سرنگون کرده و خطر نابودی کل نژاد انسان, دنیا را تهدید می کند و …
«سام» یک دانش آموز دبیرستانی است که پدرش به مناسبت فارغ التحصیلی برای او یک اتومبیل کامروی دست دوم خریده است. سام از این موضوع بسیار خوشحال است اما در ادامه متوجه می شود اتومبیل او در واقع یک روبات تغییر شکل دهنده به نام «بامبلی» است که به یک گونه از روباتهای فرا زمینی به اسم «اتوبوت» تعلق دارد...
۲۲ سال پس از پایان ماجراهای «پارک ژوراسیک» (نسخه اصلی فیلم در سال ۱۹۹۳ به کارگردانی استیون اسپیلبرگ)، این محل به صورت یک پارک تفریحی توریستی درآمده و دایناسورهای واقعی قرون کهن (که توسط دانشمندان دوباره خلق شده و امکان حیات یافتهاند) در آن قرار دارند ...
در آینده ای دور، یک مامور کارآزموده به کره زمین که اکنون تنها ویرانه ای از آن باقی مانده، فرستاده شده است تا منابع باقی مانده آن را شناسایی کند. اما در این حین برای او در مورد ماموریتش سوالاتی پیش می آید و …