قصابی پس از یک حادثه وحشتناک همراه با حمله خشونتآمیز غیرقابل کنترل، به یک مارپیچ نزولی میافتد که هر عزت نفسی که هنوز در او باقی مانده است را میسوزاند...
مادام توتلی پوتلی سوار ترن شب (قطار شبانه) میشود. او همراه تمام اسباب و لوازمی که دارد، به تنهایی در حال سفر است. در طول سفر، مادام با انواع و اقسام مسافرها روبهرو میشود و به طور همزمان هم با مهربانی آنها روبهروست و هم تهدیدشان را حس میکند و ....