ژرمی برای خاکسپاری رئیسش به سن-مارسیال می رود و در خانه بیوه او، مارتین، ساکن می شود. در آنجا، با ماجراهای پیچیده ای از جمله ناپدید شدن یک نفر، تهدید همسایه و اهداف شوم یک راهب روبرو می شود.
دو نفر که هر کدام مشکلات خاص خود را دارند، به طور اتفاقی در یک بار با هم آشنا میشوند. با صحبت کردن با هم، به رازی پی میبرند که زندگی هر دویشان را برای همیشه تغییر میدهد.
جینا، یک فروشنده ماشین، شروع به قرار ملاقات با رد، یک همکار با شهرت زنانه میکند. عاشقانه شدید آنها به سرعت پیشرفت می کند، اما شک و تردید در مورد نیات رد و علائم هشدار دهنده احتمالی ظاهر می شود.
طلا پس از ماه ها ناپدید شدن دوباره ظاهر می شود. ماشین او در منطقه ای دورافتاده خراب می شود. او در خانه ای با افراد عجیب و غریب آشنا می شود. وقتی در ماشینش از خواب بیدار می شود، می پرسد که آیا این رویا بوده یا واقعیت.
یک نویسنده و یک گانگستر از دو شهر مختلف آسیایی برای پیدا کردن مکانی اسرارآمیز به سفری مشترک میروند و در این مسیر، علاوه بر کشف رازها، دوستی عمیقی با هم پیدا میکنند.
برندا، یک نماینده برتر در یک شرکت BPO، همیشه برای ارتقاء نادیده گرفته می شود. اما نه این بار؛ همانطور که او بیش از حد با TL خود صمیمی می شود. آیا موقعیت مورد انتظار او در دسترس او است؟ یا فقط خودش را در موقعیت بدی قرار داده است؟
دو غریبه از طریق یک برنامه اشتراکگذاری سواری با هم آشنا میشوند و متوجه میشوند که بیشتر از آنچه انتظار میرود، به اشتراک میگذارند. هر دو با داشتن مشکلاتی در زندگی زناشویی مربوطه، در کنار یکدیگر آرامش پیدا می کنند.
کیکو میشیما، دختری که از سوی خانوادهاش مورد سوءاستفاده قرار گرفته بود، برای رهایی از این شرایط به شهر دیگری نقل مکان میکند. در آنجا با پسری آشنا میشود که او نیز تجربه مشابهی داشته است. این دو، با وجود تفاوتهایشان، یک نقطه مشترک دردناک دارند: گذشتهای پر از آزار و اذیت.
دو زوج در یک دوراهی زناشویی سفری را برای احیای مجدد پیوندهای خود آغاز می کنند، اما پیوندهای غیرمنتظره ای پیدا می کنند که خواسته های آنها را به چالش می کشد و معنای واقعی عشق را دوباره تعریف می کند.
زندگی بی دغدغه دیپاک زمانی تغییر میکند که عاشق آنجلی میشود. او و دوستش سولمان به خاطر وسواس دیپاک درگیر یک پولدار بیرحم میشوند. دیپاک که توسط پلیس دستگیر میشود، باید در میان آشوب، همه را شکست دهد تا آنجلی را نجات دهد.
سال، یک استاد، در نزدیکی یک مغازه خودرو حرکت می کند. آرنل، تعمیرکار، پس از اینکه ماشینش را برای تعمیر می آورد، جذب او می شود. رابطه آنها توسعه مییابد، اما زمانی که آرنل در مغازه کار میکند، با چالشهایی مواجه میشوند.