سزار یک ستاره راک است. اما در حال حاضر ، او در کارخانه مداد پاک کن کار می کند. خیلی زود او عاشق دختر صاحبخانه می شود. برای به دست آوردن او ، با پیرمردی شرط می بندد که می تواند صد هزار دلار در شش ماه بدست آورد...
رانی میلر “مایلی سایرس” که به خاطر جدا شدن پدر و مادرش از هم سخت نارحت و غمگین است در شرایط روحی بدی به سر می برد. رانی پدرش را مقصر این امر می داند و او را سرزنش می کند اما پدرش که یک معلم موسیقی و پیانویست است سعی دارد تا دوباره روحیه قبلی و شادی را به رانی برگرداند و در تلاش است که بتواند کاری کند که او مثل قبل بنوازد چون می داند که فقط نواختن پیانوست که او را به حالت سابق در می آورد اما موفق نمی شود او را راضی به این امر کند تا اینکه رانی با پسر جوانی به نام ویل “لیام همسورس” آشنا می شود و عشق به اوست که رانی را مثل سابق می کند تا جایی که رانی دوباره پیانو می زند و …
هیروشی یک خواننده بت منفوری است که زندگی اش تهی است. او توسط طرفدارش ماساکو زندانی می شود. تتسو تصمیم می گیرد از یاکوزایی که او را به زندان فرستاده انتقام بگیرد...
امیلی با آرمان تبدیل شدن به یک رقصنده حرفه ای وارد میامی شود.او با شان، رهبر گروه رقصی آشنا می شود که در مجاورت تهدید از جانب برنامه ها و طرحهای توسعه پدرامیلی است.
برنده 1 جایزه ساعات پربیننده همچنین دریافت 11 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
نوازنده پل سیمون به آفریقای جنوبی برای کنسرت تجدید دیدار با جشن بیست و پنجمین سالگرد آلبوم برجسته خود ، "Graceland" ، که در آن بسیاری از نوازندگان آفریقایی حضور داشتند ، باز می گردد...
ایلر گیج که رقاص خیابانی بسیار حرفه ای است در پی انجام عمل خلافی و آسیب رساندن به مدرسه فنی هنر توسط پلیس بازداشت شده و باید برای جبران این عمل اش دویست ساعت از کارها و سرویسهای خدماتی مثل جارو و طی زدن مدرسه را انجام دهد. در این حین با وارد شدن ناخواسته او به کلاس رقص و نشان دادن مهارت اش به بقیه همه را حیرت زده میکند که…
این فیلم داستان زندگی ۴ مرد جوان از محله فقیر نشین "نیوجرسی" است که به هم میپیوندند تا گروه معروف راک به نام “چهار فصل” را بسازند. داستان فیلم به چهار بخش برخاستن، دوران سخت، مشکلات شخصی و پیروزی نهایی گروهی از دوستان است که موسیقی شان تبدیل به نماد یک نسل شد...
این فیلم که در سال 1987 و در اسلو اتفاق می افتد، داستان پسری 17 ساله ای را دنبال می کند که قصد دارد از تربیت سنتی خود فرار کند و اولین گروه بلک متال نروژی را به همراه گروهش دایر کند. او برای اینکه نام گروه موسیقی آنها بر سر زبانها بیفتد، دست به شیرین کاری های تبلیغاتی شوکه کننده ای میزند اما طولی نمی کشد که مرز میان نمایش و واقعیت ناپدید می شود