«اکسل» ( جانی دپ ) که در نیویورک به بررسی ماهی ها میپردازد و از این کار کاملا راضی به نظر میرسد ناگهان از طرف عموی خود ( جری لوییس ) به جشن عروسی دعوت میشود و به طرف آریزونا حرکت میکند. این سیاستی از طرف عموی اوست که اکسل را به طریقی وارد حرفه خانوادگی کند. در آریزونا ٬ اکسل ۲ زن عجیب را ملاقات میکند...
"اونوف" نویسنده ای که مدت زیادی است کتاب جدید چاپ نکرده و از حرفه اش دورافتاده است.وقتی در یک شب طوفانی توسط پلیس در حالی که هیچ مدرک شناسایی نداشته و دیونه وار در حال فرار بوده دستگیر می شود,کارآگاه به او مشکوک می شود ...
در مورد مامور اف بی آی به نام کیت با بازی “امیلی بلانت” است که طی درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در مرز آمریکا و مکزیک، سقوطی در منجلاب بی اخلاقی و فساد را تجربه می کند.
«عيساي ناصري» (دافو) نجاري سخت کوش است. درد و رنج انسان ها و يوغ اسارتي که بر گردن آنان است، او را بر مي انگيزد تا خانه و خانواده اش را ترک کند و چشم بر شادي هاي کوچک و بزرگ ببندد و رسالت الهي خود را آغاز کند...
«هنری اسپنسر» سعی دارد از سر و صداهای محیط صنعتی و کارخانه های اطرافش، دوست دختر همیشه خشمگین اش، و هیمنطور صدای جیغ فرزند عجیب و غریبش که به تازگی بدنیا آمده، جان سالم بدر ببرد...
«فرانکي» (فايفر) پيشخدمت «آپولو»، رستوراني در مرکز شهر نيويورک است که زندگي تنهايش بين محل کار و آپارتمان کوچکش محدود مي شود. «جاني» (پاچينو) نيز کلاهبرداري است که پس از هجده ماه حبس به نيويورک مي آيد. و «نيک»، مالک مهربان «آپولو» او را به عنوان آشپز استخدام مي کند. پس از چندي ميان «فرانکي» و «جاني» رابطه اي دوستانه ايجاد مي شود...
«ویکتور فرانکنستاین» (برانا) تحت تأثیر تجربه های استادش، «والد من» (کلیز)، دچار وسوسه ی چیرگی بر مرگ می شود. وقتی ولگردی (دنیرو) «والدمن» را می کشد و به دار آویخته می شود، «ویکتور» مغز «والدمن» را در سر جنایتکار قرار می دهد و موفق می شود او را به زندگی بازگرداند…
فیلم از آخر به اول می آید. ماجرای فیلم حول شبی در پاریس رخ می دهد، که زنی بنام «آلکس» (مونیکا بلوچی) در زیرگذر توسط یک غریبه مورد تجاوز قرار می گیرد و …...
شيکاگو، «کالوين جارت» (ساترلند)، همسرش، «بت» (تايلرمور) و پسر جوان شان (کانراد) «هاتن»)، سعي مي کنند تا پس از حادثه ي مرگ ناگهاني پسر بزرگ خانواده - «باک» (دوبلر) - و خودکشي ناموفق «کانراد» که خود را در مرگ او مقصر مي داند، دوباره ي زندگي عادي را از سر بگيرند...
فیلم از آنجایی آغاز می شود که جیمز ( جانی دپ ) در داخل پارکی با چند بچه آشنا می شود و از آن جمله با پیتر ( فردی هایمور ) و سپس با مادر این بچه ها ( کیت وینسلت ). رفته رفته رابطه ای گرم و صمیمی بین جیمز و پیتر برقرار می شود و از آنجایی که پیتر پدر ندارد ، جیمز جای خی پدر را پر می کند و مادر پیتر از این ماجرا بسیار خوشح است ؛ اما مادر بزرگ پیتر ( جولی کریستی ) از این جریان خشنود نیست و معتقد است یک زن بدون شوهر نباید اینگونه آشکارا با یک غریبه دمخور شود ، حتی اگر آن مرد،« جی . ام . باری» باشد و …