داستان پیدایش اُپتیموس پرایم و مگاترون، دو رباتی که بعدها به دشمنان سرسختی بدل شدند، اما روزی دوستان صمیمی و برادرانی بودند که سرنوشت سیاره سایبرترون را برای همیشه دگرگون کردند، هنوز ناشناخته مانده است.
یک قاتل حرفهای که قصد خودکشی دارد، با حمله همکاران سابقش روبرو میشود و یک راز جدید فاش میشود که باعث ایجاد آشوب و هرجومرج میشود.
یک خانواده برای فرار از زندگی روزمره به یک خانه روستایی دعوت میشوند، اما این تعطیلات آرام به یک کابوس وحشتناک تبدیل میشود.
یک تفنگدار نیروی دریایی در تلاش برای آزادی پسرعمویش از زندان، با پیچیدگیهای فساد در یک شهر کوچک روبهرو میشود. هنگامی که این تلاش به رویارویی خشونتباری با فرمانده پلیس محلی میانجامد، ماجرا ابعاد تازهای مییابد.
در دنیایی که هیچکس در آن حرف نمیزند، یک زن متعصب به دنبال شکار دختری جوان است که از اسارت گریخته است. آزرائیل پس از دستگیری دوباره توسط رهبران بیرحم، قرار است قربانی شود تا یک شر باستانی در اعماق وحشیگریهای اطراف آرام شود.
دو تعمیرکار که از هم دل خوشی ندارند، بهطور اتفاقی درگیر یک ماجرا میشوند. هر دوی آنها را برای سرپوش گذاشتن روی اشتباه بزرگ یک مقام مهم نیویورکی صدا میزنند. در طول یک شب پر از حادثه، آنها مجبور میشوند اختلافات کوچک و غرورشان را کنار بگذارند تا از پس این کار بربیایند.
آرتور فلک، که در حرفه کمدی توفیقی نیافته بود، در بیمارستان روانی آرکهم به سر میبرد. در آنجا با زنی به نام هارلی کویین که عشق زندگی او میشود، ملاقات میکند. فلک پس از آزادی از بیمارستان، به همراه هارلی، سفری عاشقانه اما پرماجرا و در نهایت ناگوار را آغاز میکنند.
زنی که توانایی ارتباط با ارواح را دارد، به محل وقوع جنایت خواهرش میرود تا پرده از راز قتل او بردارد.
ادی و ونوم تحت تعقیب هر دو دنیای خود قرار دارند و با نزدیک شدن دام، این زوج مجبور به اتخاذ تصمیمی سخت و ویرانگر میشوند که به رقص ادی و ونوم پایان خواهد داد.
هنگامی که بابانوئل (با کد "سرخ یک") توسط افراد ناشناسی ربوده میشود، رئیس امنیت قطب شمال (با بازی دوئین جانسون) چارهای ندارد جز اینکه با بدنامترین شکارچی جایزه دنیا (کریس ایوانز) متحد شود. آنها باید در سفری پرمخاطره و پرماجرا به دور دنیا، بابانوئل را نجات داده و کریسمس را از خطر نجات دهند.