داستان در جهانی روحانی و وهمآلود میگذرد که زمان در آن به طور عجیبی جریان دارد. شخصیتی به نام پدرو پرامو، با ویژگیهای متناقض عشق، قدرت و خشونت، بر این جهان سایه افکنده و بر آن حاکم است.
رونا که در لندن، زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرده بود، اینک در تلاش است تا زخمهای روحی گذشته را التیام بخشد. او برای یافتن آرامش، به زادگاهش، جزایر اورکنی در اسکاتلند بازمیگردد. طبیعت بکر و زیبایی این جزایر، امیدوارکنندهترین پناهگاه برای او به نظر میرسد.
اسکای رایلی، ستاره جهانی پاپ که قرار است تور جهانیاش را آغاز کند، شروع به تجربه رویدادهای ترسناک و غیرقابل توضیح میکند. با افزایش وحشتها و فشارهای شهرت، اسکای مجبور میشود با گذشتهاش روبرو شود.
هنگامی که یک رهبر مرموز حکومت خود را در زندان بزرگ و ترسناک پلتفرم، که مجرمان مختلفی را در خود جای داده است، آغاز میکند، یک ساکن جدید، درگیر نبرد علیه این روش بحثبرانگیز و مبارزه با سیستم تغذیه وحشیانه میشود، اما…
وقتی جسد یکی از دانشجویان کلاس ادبیات جنایی آرورا در بیرون رستورانی که او در آنجا کار میکند پیدا میشود، آرورا تصمیم میگیرد خودش به دنبال مجرم واقعی بگردد.
گروهی از خلافکاران در شب هالووین به دنبال ارتکاب جرم هستند، اما به جای موفقیت، با یک دشمن قدرتمند و ماورایی مواجه میشوند که انتقام کارهای بد آنها را میگیرد.
در دهه 1930 در اوکلاهما، در میان طوفانهای گرد و غبار وحشتناکی که منطقه را فرا گرفته بود، زنی به شدت معتقد بود که یک نیروی شیطانی خانوادهاش را تهدید میکند.
ویل فرل و دوست قدیمیاش تصمیم میگیرند با سفری جادهای در آمریکا، دوستی خود را به مرحله جدیدی ببرند.
یک خودرو که از سرویس اشتراک خودرو استفاده میکند، خودروی گمشدهای را که در هشدار آمبر الرت توصیف شده، تعقیب میکند و به این ترتیب، یک تعقیب و گریز هیجانانگیز آغاز میشود.
#181
یک ربات هوشمند در جزیرهای دورافتاده به دام میافتد و برای زنده ماندن، با حیوانات دوست میشود و از یک جوجه غاز مراقبت میکند.