در زمانی (در آینده) در لندن الکس دلارج (مکداول) رئیس دوستانش (یا Droogs) است یعنی پیت (مایکل تارن)، جورجی (جیمز مارکوس) و دیم (وارن کلارک). یک شب آنها بعد از مستی بخاطر نوشیدن میلک پلاس (شیری که با مواد روانگردان مخلوط شده) بدنبال انجام یکی از آن «خشونتهای افراطی» میروند؛ ابتدا پیرمردی ولگرد (با بازی پائول فارل) را کتک میزنند و بعد با گروه بزهکار رقیب که بیلی بوی (ریچارد کانات) آنها را رهبری میکرد کتککاری میکنند. یک ماشین میدزدند و به خانهٔ نویسنده اِف. الکساندر (پاتریک مگی) میروند و آنقدر آقای الکساندر را میزنند که برای بقیه عمرش زمین گیر میشود. سپس الکس درحالیکه آهنگ معروف آواز زیر باران را میخواند به همسر آقای الکساندر (آدرین کُری) تعرض میکند.
«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
دکتر «ویلیام هارفورد» بهمراه همسر زیبایش «آلیس» در یک مهمانی کریسمس شرکت می کند. ویلیام که در مهمانی سرگرم گفتگو با دو دختر مدل است متوجه می شود مردی قصد دارد با آلیس ارتباط برقرار کند. این قضیه موجب مشاجره ای بین ان دو میشود که باعث می شود ویلیام از خانه بیرون بزند که در این حین با دوست قدیمی خود که یک پیانیست است برخورد کند که...
زندگی آرام یک زوج زمانی آزمایش میشود که مهمانان ناخوانده ای برای به هم ریختن زندگی آرام آن ها وارد خانهشان میشوند...
«چارلى» ( چاپلین )، شیشه بر دوره گرد، با پسربچه اى ( کوگان ) که مادرش او را رها کرده زندگى میکند. پسر بچه، شیشه ى پنجره هاى خانه ها و مغازه هاى مردم را با پرتاب سنگ میشکند و براى ناپدرى خود کار جور میکند.
«رندل پاتریک مک مورفی» (نیکلسن) برای خلاصی از مقررات سخت زندان و کار اجباری روزمره خود را به دیوانگی می زند و به یک آسایشگاه روانی فرستاده می شود. خیلی زود آن جا را زندانی نفرت انگیزتر می یابد که پرستاری سادیست، «میلدرد راچد» (فلچر)، آن را اداره می کند ……
اندرو (مایلز تلر) که پدرش یک نویسنده ناموفق است و وضع مالی زیاد خوبی ندارد وارد یک آکادمی موسیقی می شود تا هنر درام خود را به مرحله حرفه ای برساند اما در آنجا با مربی ای بسیار سخت گیر روبرو می شود که…
صدها سال است که انسان ها کره ي زمين را به دليل آلودگي ترک کرده اند و روباتي به نام «والي» هم چنان به کار زباله جمع کردن مشغول است. تا اين که از طرف انسان ها روباتي به نام «ايو» به کره ي زمين فرستاده مي شود تا امکان بازگشت تمدن بشري به زمين را بررسي کند. خيلي زود «ايو» به نتيجه ي مورد نظر دست پيدا مي کند و پس از چندي به سفينه ي فضايي حامل انسان ها برگردانده مي شود. اما «والي» نيز که به «ايو» دل باخته به دنبال او به راه مي افتد...
دختری 10 ساله در نقل مکان خانوادهاش به حومه شهر، در دنیایی سرگردان می شود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره میشود؛ جایی که انسانها به شکل حیوانات در می آیند...
«هری» (لتو) و دوست صمیمی اش «تایرون» (وینز)، معتادان فقیری هستند که در کانی آیلند نیویورک زندگی می کنند. «هری» رؤیای فروش نیم کیلو هرویین را در سر می پروراند تا با پول آن بتواند به اتفاق دوست معتاد دیگرش «ماریون»(کانلی)، بوتیک لباسی باز کند...…