داستان «مایکل اوهر»، پسری آشفته و آواره که به کمک یک زن خیرخواه و خانواده*ی او، تبدیل به یک بازیکن تمام عیار در فوتبال آمریکایی شد…
«آدام» ( جوزف گوردن - لویت ) جوانی 27 ساله است که شغلش نویسندگی یک برنامه در رادیو سیاتل می باشد. وی از جمله نویسندگانی است که همواره به کار خود بسیار بها داده و سعی می کند تا بهترین ها را برای شنوندگانش بنویسد. اما آدام به تازگی دردهایی زجر آور در بدنش احساس می کند که آرامش را از او سلب کرده اند. وی برای رفع این دردها، به دکتر مراجعه می کند اما در کمال ناباوری دکتر به او می گوید که وی مبتلا به سرطانی کمیاب شده است. آدام بعد از شنیدن این خبر با اتفاقات تازه ای در زندگی اش روبرو می شود که قبلاً برایش چندان اهمیت نداشته و ...
یک خلبان با یک حلقه سبز عرفانی است که او را متوجه دنیا دیگری میکند وهم چنین وظیفه ایجاد صلح را در کهکشانی به عهده دارد…
«آلیسون اسکات» بعد از ترفیع گرفتن در شغلش، همراه خواهر بزرگترش در یک کلوب جشن می گیرند. در آنجا آلیسون با مردی بنام «بن استون» آشنا میشود و وقتی که مشغول صحبتند، خواهر آلیسون که کاری برایش پیش آمده آنجا را ترک می کند. اما آلیسون و بن با هم می مانند، و در حالت مستی، تمام شب را به خوش گذرانی می پردازند. هشت هفته بعد آلیسون می فهمد که...
دانشجویی بنام مارک زوکربرگ در سال ۲۰۰۴ و در دانشگاه هاوارد شبکه ای را بنام «فیس بوک» راه اندازی میکند. در ابتدا استفاده کنندگان آن محدود به دانشجویان دانشگاه هاروارد میشد اما چندی بعد تمام دنیا توانستند از این شبکه اجتماعی استفاده کنند. مارک دانشگاه هاروارد را رها میکند تا رویای خود را به حقیقت رساند و فیس بوک را تبدیل به چهارمین سایت پر ترافیک دنیا با 200 میلیون کاربر فعال میکند …
« سر ويلفريد روبارتس » ( لاتن ) ، وكيل سرشناس ، از يك سكته ى قلبى جان سالم به در برده است و دوران نقاهت را مى گذراند . پزشكان او را از ادامه ى كار در محاكم جنايى منع كرده اند ، با اين همه ، « روبارتس » دفاع از مردى به نام « لنرد وول » ( پاور ) را متهم به قتل بيوه زنى ( واردن ) شده قبول مى كند .
«سالی یری» آهنگ ساز مخصوص دربار امپراتور اتریش، «یوزف دوم» (جونز) است. در همین هنگام او با «ولفگانگ آمادئوس موتسارت» نابغه ی جوان آشنا می شود و بی نزاکتی و مسخره بازی های او را نسبت به موسیقی اش هرگز نمی بخشد و خیلی زود از او متنفر می شود.
سال 2020، لندن. «آدام ساتلر» (هرت)، رهبر فاشيست، حکومتي خودکامه در انگلستان برقرار کرده است. به اعتقاد او آن چه مردم نياز دارند امنيت است نه آزادي. اما در اين ميان، مردي به نام «وي» (ويوينگ) تصميم گرفته اين نظام زورگو را به زير بکشد...
داستان در مورد مردی می باشد که با از جان گذشتگی و عدالت طلبی تبدیل به یک اسطوره شد و …
فیلم در پاریس دهه ۱۹۳۰ روی میدهد و درباره هوگو کاباره یک پسر بچه یتیم است که در ایستگاه قطار مونپارناس در پاریس زندگی میکند. برخورد تصادفی هوگو با ژرژ ملییس از پیشگامان سینمای صامت به دوستی با دخترخوانده او، ایزابل و ماجراهایی اسرارآمیز مربوط به پدرش و یک آدمماشینی میانجامد…